نوشته شده توسط : ن ,ک

حجتيه؛ آنچه بر سر انقلاب و جامعه ديني آورد و مي‌آورد

«فلسفه نجس و ضاله است، از بین تمامی علما فقط آقای "و؛س؛خ" اعلم بودند بقیه اصلا سواد ندارند، خدا رحمت کند حضرت آیت الله حلبی را چقدر برای دین زحمت کشید، تمام شاگردان ایشان امام زمانی هستند، حکومت جامعه ما جوانان را ضد دین می کند، باید از سیاست دست برداشت، فلانی در دیدار با امام زمان گفته است...، ما نیز زمانی به رهبری اعتقاد داشتیم ولی به دلایلی...»

اينها گوشه‌ای از ادبیات جذب و شستشوی مغزی انجمن حجتیه است که با تشدید فعالیت های خود، قشر مذهبی و متدين جامعه را هدف گرفته است، البته این فعالیت ها نه به نام انجمن بلکه با نام هیئت ها و محافل مذهبی صورت می‌پذیرد.

انجمن حجتیه چیست؟

انجمن خیریه مهدویه حجتیه درسال 1335 توسط شیخ محمود ذاکر زاده تولائی معروف به شیخ حلبی با هدف مبارزه با بهائیت از طریق اعتقادی تاسیس شد.

اگرچه انجمن در تبصره دوم خود آورده است که "انجمن به هيچ‌وجه در امور سياسي مداخله نخواهد داشت و نيز مسؤوليت هرنوع دخالتي را كه در زمينه‌هاي سياسي از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گيرد، بر عهده نخواهد داشت." ولی عملامخالفت آنها با اقدام سیاسی و خاموش کردن احساسات انقلابی یک مسلمان خواه یا ناخواه انجمن را به یکی از جریانات سیاسی تبدیل کرده است.

افکار و عقاید انجمن حجتیه، قبل از انقلاب

بزرگ نمایى و جلوه‏دادن بهائیت به عنوان دشمن اصلى،‏ اصلی ترین ويژگي انجمن به حساب می آید، در اين زمينه شیخ حلبى تأکید مى‏کرد: «امروز امام زمان‏علیه السلام از کسى جز این خدمت را نمى‏پذیرد و چیزى جز این انتظار ندارد. به خدا قسم! امروز تکلیف شرعى و دینى همه ما آن است که با بهائیت مبارزه کنیم.»

اما شاید نکته ای که کمتر به آن توجه شده باشد، تناقض عقیده و عملکرد این انجمن است. یعنی در حالی که نخست وزیر و بسیاری از اعضای هیئت دولت و نزدیکان دربار بهایی هستند، نمی توانید انتقادی را نسبت به دربار از سوی انجمن بیابید.

حتی اعضایی که به نحوی به رژیم سلطنت اعتراض می کردند، بر اساس تبصره دوم انجمن بلافاصله به نحوی طرد می شدند، چراکه به زعم آنان، اسلام تنها دین عبادت است و دخالت در سیاست، زیبنده پیشوایان دینى نیست.

پس حمایت علمای بزرگ از انجمن از چه رویی است؟

مبارزه با بهائیت و سخن گفتن از امام زمان به ذاته امر مقدسی است لذا اکثر علما از شروع حرکت انجمن حمایت کردند، سند زیر نشانگر اجازه امام خمینی برای اختصاص سهم امام برای فعالیت های انجمن است.

در این بین می توان حمایت هایي را از شهید مطهری نیز یافت

اما این حمایت ها با شروع نهضت امام از 14 خرداد42 سیر نزولی می یابد و با موضع گیری انجمن درباره هدر بودن خون شهدا به طور کامل قطع می شود.

یکی دیگر ازاعتقادات این انجمن بر این اصل مبتنی شده که قیام‏هاى قبل از ظهور محکوم به شکست است. آنان با استفاده از برخى روایات، صاحب پرچم‏هاى قیام قبل از ظهور را گمراه مى‏دانستند و تشکیل حکومت و بسط عدل را در جهت انسداد باب مهدویت مى‏شمردند.

همچنین انجمن، جهاد در دوران غیبت را بی معنا می داند؛ شیخ حلبى در این باره مى‏گوید: «[شیعه مى‏گوید:] در عصر غیبت امام زمان‏علیه السلام جهاد نیست، چرا؟ چون حاکم اسلامى که باید معصوم باشد، مصداق پیدا نکرده است. وظیفه داریم فقط دین خود را حفظ کنیم. تکالیف شرعى‏مان را انجام دهیم و به شبهات منکران جواب دهیم و دیگر هیچ.»

یکي از شاخصه های اصلی شناسایی انجمنی ها مخالفت انها با فلسفه است، آنان فلسفه را نوعى بدعت می دانند.

از دیدگاه برخى ازانجمنی ها، کسى که فلسفه مى‏خواند یا درس مى‏دهد، از عدالت ساقط است، بنابر این شما خود تعامل انجمن با ابن سینا، سهروردی، ملاصدرا، ملاهادی سبزواری، ابونصر فارابی، غزالی، ابوالبرکات بغدادی، فخر رازی، خواجه نصیر الدین طوسی، صدرالدین دشتکی، شیخ بهایی، میرداماد، حضرت امام خمینی، علامه طباطبایی، شهید مطهری، آیت الله حسن حسن زاده آملی، ایت الله جوادی آملی، آیت الله محمدتقی جعفری، آیت الله محمدتقی مصباح یزدی و مقام معظم رهبری را بیابید.

حلبی کیست؟

محمود ذاکر زاده تولائی در 17 شهریور 1279 متولد شد و در 26دی 1376 فوت کرد. این روحانی مشهدی در ایام جوانی خود مدافع ملی شدن صنعت نفت بوده و حتی از مشهد کاندیدای مجلس هفدهم نیز می شود اما با اقبال نكردن مردم به وی، از سیاست سرخورده می شود.

حلبی در مورد با مبارزه با رژیم طاغوت گفته است: «نمی شود با رژیم تا بن دندان مسلح مبارزه کرد. کسانی که به این راه کشیده می شوند، خونشان هدر است و کسانی که افراد را به این راه می کشانند، مسئول این خون ها هستند. کار صحیح فعالیت های فرهنگی و ایدئولوژیک است نه مبارزه علیه رژیم.»

نگرش انجمن به سیاست و حکومت

انجمن طرفدار جدايی دین از سیاست در دوره غیبت است و به واقع انجمن یک تشکیلات سکولار به حساب می آید که دین را تنها در حریم شخصی، قابل توجه می داند.

اعتقاد به امکان نداشتن تشکیل حکومت اسلامی در دوره غیبت امام معصوم نیز جزو جدایی ناپذیر این تفکر به حساب می آید. از دیدگاه انجمن، نشانه هاي ظهور عبارت اند از شيوع گناه و فحشا در ميان مردم که در اثر آن، خداوند آنها را به جور سلطان، قحطي زمان و ستم حکام عذاب می کند. بنابراين، آنان علايم آخر زمان را اینگونه تفسیر و از آن شاد هستند: «مردم از هم بيزار و همديگر را مورد لعن قرار داده و به روي هم آب دهان مي اندازند و شهادت به کفر يکديگر مي دهند.» آنان، گراني، قحطي، زلزله هاي پياپي، قتل و غارت، شيوع گناه و فساد و... را نوید دهنده ظهور مي‌دانند.

ساواک و انجمن

سند ساواک به تاریخ 1350/08/13:

اخیرا حاجی آقا حلبی رهبر انجمن‌های 140 گانه سراسر کشور به منظور توسعه و تعمیم انجمن مزبور در این استان به بندر عباس آمده و عده ای از اعضای انجمن‌های کرمان، سیرجان و رفسنجان برای دیدن ایشان به بندر عباس وارد شده اند. حاجی محمد زمانیان سرپرست انجمن کرمان ضمن بحث کلی به آقای حلبی گفتند در رفسنجان حدود 65 نفر دستگیر شده اند که عده ای از آنها وابسته به انجمن بوده اند. اصولا گفته شده در رفسنجان بیشتر از رویه آیت الله خمینی پیروی می شود و این دستگیری به‌دنبال آتش زدن سینما و اتومبیل رئیس پلیس صورت گرفته و رهبر انجمن رفسنجان به اطلاعات شهربانی فراخوانده شده و ایشان گفته اند آن‌ها از مدت‌ها قبل با ما ایاب و ذهاب نداشتند و طبق تعهدی که داده اند، مسوول کارهای انجام شده خودشان هستند.

آقای حلبی از این روش به شدت ناراحت شده و اقزوده: ما را ساواک می شناسد و هدف ما را می داند و به طور کلی ما باید از جنجال‌های سیاسی دور باشیم و از رویه ی آیت الله خمینی و طرفداران کوتاه فکرش هم ابراز تاسف کرد.

نظریه شنبه: آقای حلبی با هر گونه وابستگی سیاسی و فعالیت سوء انجمن مخالف است.

به: ریاست شهربانی بجنورد
از: ساواک بجنورد
درباره: انجمن خیریه مهدویه

این ساواک با انتخاب قربانعلی محمدی مقدم برای انجمن خیریه مهدویه موافقت دارد. خواهشمند است دستور فرمایند چنانچه تغییراتی در اساسنامه آن حاصل گردد، این ساواک را آگاه سازند.
رئیس ساواک بجنورد، مهرآموز

در ملاقاتی که طی چند جلسه با شیخ محمود حلبی سرپرست انجمن مبارزه با بهائیت به عمل آمد، مشارالیه اظهار داشته که از هجده سال قبل تا کنون انجمن مزبور تشکیل شده و هر روز در اکثر شهرستان‌ها دارای تشکیلاتی گردیده و در تهران نیز در نقاط مختلف دارای جلسات و کنفرانس می باشد و تا کنون برای این جلسات صرفا ارشاد جوانان در مسائل دینی بوده و کوچک ترین مساله سیاسی در جلسات مطرح نشده است. حتی به علت این که به روحیه جنجالی روحانیان و وعاظ آشنایی دارد، اجازه ورود یک نفر از روحانیان را به جلسات و دخالت آنان را در این زمینه نداده است. مشارالیه اضافه نمود که انجمن تا کنون خدمات زیادی به دستگاه نموده حتی قبل از برگزاری جشن های 2500 ساله که بهائیان قصد کسب امتیاز جهت آشنایی خود را داشته اند، اقدامات موثری به عمل آورده که به طور حتم به شرف عرض رسیده است زیرا تیمسار ارتشبد اویسی فرمانده کل ژاندارمری وقت در جریان بوده اند و ادامه داد چنانچه دستگاه مصلحت نداند که این انجمن با کار خود ادامه دهد به فعالیتش خاتمه داده، ولی مراتب را به شرف عرض همایونی خواهد رسانید. ضمن این که مذاکرات لازم در مورد مراقبت از جلسات به منظور جلوگیری از نفوذ احتمالی افراد خرابکار و برانداز انجام شده اقدامات مراقبتی نیز به عمل آمده و به منابع مربوطه آموزش لازم در این زمینه داده شده است. بدیهی است هرگونه خبر واصله به موقع به عرض خواهد رسید.
رئیس ساواک تهران، پرنیان فر

بر اساس همین تفکر، انجمن با روند انقلاب مخالفت و در جریان مخالف رهبری انقلاب، حرکت می‌کرد. به‌طور مثال، در نیمه شعبان سال 1357 امام خمینی(س) فرمان دادند که "اکنون لازم است در این اعیادی که در سلطنت این دودمان ستمگر برای ما عزا شده است، بدون هیچ‌گونه تشریفات که نشانگر عید و شادمانی باشد، در تمام ایران، در مراکز عمومی مثلاً مسجد بزرگ، اجتماعات عظیم برپا کند و گویندگان شجاع و محترم مصایب وارده بر ملت را به گوش شنوندگان برسانند." (صحیفه امام، ج 3، ص 427)

در حالی که رژیم ستمشاهی برای مقابله با فرمان امام خمینی(ره) کوشش‌های فراوانی برای برگزاری جشن‌های نیمه شعبان مبذول می‌داشت، انجمن حجتیه هم همراه با رژیم در مقابل فرمان امام ایستاد و در تهران و شهرستان‌ها، جشن‌های دلخواه خود را برگزار کرد و برای این که پاسخی برای عمل خود داشته باشند، هیأتی را به سرپرستی حسین تاجری از مسئولان انجمن، نزد شریعتمداری فرستاده و از وی کسب تکلیف کرده بودند. این در حالی بود که شریعتمداری خود مهره قابل اعتماد رژیم به شمار می‌رفت. وی درگفت‌وگوی خود با مقامات ساواک در شب 1/7/1357 که به شماره 7404/312 مورخ 2/7/57 در بولتن چهاربرگی ساواک موجود است، گفته بود:

«سلام مرا به پیشگاه اعلیحضرت برسانید و به عرض برسانید که اعلیحضرت اطمینان داشته باشند. همان مشکلاتی که امروز ایشان دارند، ما هم داریم... یکی از پایگاه‌های مخالف با رژیم سلطنتی ایران، نجف است که من صد در صد با این پایگاه مخالفم. من برای حفظ مملکت، دیانت و سلطنت فکر می‌کنم... من معتقد به آزادی همه زندانیان نیستم، آنهایی را که اطمینان دارید بعد از آزادی تحریکات نمی‌کنند، آزاد کنید ولی بقیه را نگه دارید، مخصوصاً کسانی را که اهانت به مقام سلطنت می‌کنند.» (حمید روحانی، شریعتمداری در دادگاه تاریخ، به نقل از: اخگری، همان، ص 56)

دیدگاه امام خمینی در مورد انجمن

امام خميني در مورد انجمن حجتيه به ناطق نوري و پرورش وزيران وقت کشور و آموزش و پرورش مي‌فرمایند: "به آنها پست کليدي ندهيد. خطرناکند. وقتي آمدند بين شما تفرقه ايجاد مي کنند، تشتت ايجاد مي کنند. برادران را به جان هم مي اندازند. آنها کار ديگري دارند. دنبال مسئله ديگري هستند. اينها با شاه همکاري مي کردند. برايشان مسئله دين مطرح نبوده است."

رهبر کبیر انقلاب در سخنرانی خود در 21 تیر 62 با يادآوري تفکرات انجمن اظهار داشتند: «يک دسته ديگر هم که تزشان اين است که بگذاريد معصيت زياد بشود تا حضرت صاحب بيايد، حضرت صاحب مگر براي چه مي آيد؟ حضرت صاحب مي آيد معصيت را بردارد. ما معصيت کنيم که او بيايد؟»

اما شاخص‌ترین موضع امام در مقابل انحراف برخی از روحانیون منتسب و يا نزديك به انجمن حجتيه در "منشور روحانیت" منعكس شده است: «دسته اي ديگر از روحاني نماهايي که قبل از انقلاب دين را از سياست جدا مي دانستند و سر به آستانه‌ي دربار مي ساييدند، يک مرتبه متدين شده و بر روحانيون عزيز و شريفي که براي اسلام آنهمه زجر و آوارگي و زندان و تبعيد کشيدند، تهمت وهابيت و بدتر از وهابيت زدند. ديروز مقدس نماهاي بي شعور مي گفتند دين از سياست جداست و مبارزه با شاه حرام است، امروز مي گويند مسئولين نظام کمونيست شده اند. تا ديروز مشروب فروشي و فساد و فحشا و فسق و حکومت ظالمان براي ظهور امام زمان (ارواحنا فداه) را مفيد و راهگشا مي دانستند، امروز از اينکه در گوشه اي خلاف شرعي که هرگز خواست مسئولين نيست رخ مي دهد، فرياد وا اسلاما سر مي دهند. ديروز حجتيه اي ها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغاني نيمه شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابي تر از انقلابي شده اند. ولايتي هاي ديروز که در سکوت و تحجر خود آبروي اسلام و مسلمين را ريخته اند و در عمل پشت پيامبر و اهل بيت عصمت و طهارت را شکسته اند و عنوان ولايت برايشان جز تکسب و تعيش نبوده است امروز خود را باني و وارث ولايت نموده و حسرت ولايت دوران شاه را مي خورند.» منشور روحانیت 67/12/3

امام خميني با هوشياري در يافته بود که تعطيلي انجمن فقط به خاطر حفظ ظاهر و نداشتن قدرت رويارويي با رهبري انقلاب بود. امام در يک جلسه خصوصي با يادآوري اين که انجمن فعاليت خود را تعطيل کرده نه منحل، آن را بي فایده خوانده بود.

امروز انجمن چه می گوید

اعتقاد نداشتن به ولايت فقيه، دشمنی شدید با اهل سنت، ادعاهای دروغین درباره تشرف و رويت امام زمان(عج)، تشکیل کلاس های مرید پروری با عنوان نردبام عرفان و اخباري‌گري از اعتقادات روز انجمن به حساب می آید.

انجمن در مناسبت هایی همچو شهادت حضرت محسن، عیدالزهرا(س)، هفته وحدت، شهادت حضرت زهرا(س)، میلاد امام زمان(عج) و عید غدیر فعالیت های خود را در پوشش مراسم مذهبی تشدید می کند.

اکثر وبلاگ‌ها و رسانه های وابسته به انجمن با فحاشی خارج از عرف به اهل تسنن، موجب ایجاد تفرقه شده و جالب تر آنکه یکی از محور های حمله به مقام معظم رهبری موضع گیری های ایشان در راستای وحدت امت اسلامی است.

رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار جوانان استان سيستان و بلوچستان در سال 81 فرمودند: «بدانيد آن كساني كه شيعه را عليه سني، سني را عليه شيعه تحريك مي كنند، نه شيعه را دوست دارند و نه سني را، با اصل اسلام دشمن اند. رحما بينهم، يعني برادران مسلمان بين خود رحيم و مهربان باشند. دشمن از هر دو طرف تلاش مي كند.
از يك طرف غالي گري و ناصبي گري را ترويج مي كند و شيعه را در چشم سني دشمن حقيقي معرفي مي كند -بعضي از متحجرين ديني هم متاسفانه باور مي كنند- از سوي ديگر شيعه را به اهانت به مقدسات و ارزشهاي سني وادار مي كند. توطئه دشمن آن است كه اين دو مكتب را در مقابل هم قرار دهد.»

خطیب مشهوری که انجمن را تبلیغ می کند

امام زمان(عج) در آخرين توقيع شريف خود به جناب علي ابن محمد سمري آخرين نايب خاص‌شان مي‌فرمايند: «یا علی بن محمد السمری أعظم الله أجر إخوانک فیک فإنّک میّت ما بینک و بین ستة أیّام فاجمع أمرک و لاتوص إلی أحد یقوم مقامک بعد وفاتک، فقد وقعت الغیبة الثانیة [التامة] فلا ظهور إلّا بعد إذن الله عزّ و جلّ و ذلک بعد طول الأمد و قسوة القوب و امتلاء الأرض جوراً و سیأتی شیعتی من یدّعی المشاهدة، ألا فمن ادّعی المشاهدة قبل خروج السفیانی و الصیحة فهو کاذب مفتر»

«ای علی بن محمد سمری، خداوند پاداش برادرانت را در مرگ تو بزرگ گرداند. تو تا شش روز دیگر می‌میری، پس کارت را سامان ده و به کسی به عنوان جانشین پس از خود، وصیت مکن که دیگر غیبت تامه واقع شده است. دیگر ظهوری نیست مگر به اذن خداوند و آن پس از مدتی دراز و بعداز آن که دل‌ها سخت شد و زمین از ستم پرشد، به وقوع خواهد پیوست. به زودی از شیعیانم، کسانی خواهند آمد که ادعای دیدار (مشاهده) مرا می‌کنند. آگاه باشید هرکس پیش از خروج سفیانی و صیحة آسمانی ادعای دیدار مرا کرد، دروغگو و مفتری است.»

در عين حال، یکی از سخنرانان مذهبی که اکنون سخنرانی‌هایش در اکثر دکه های مذهبی پخش و بر روی گوشي‌هاي تلفن‌هاي همراه بلوتوث می‌شود، ادعا می‌کند: « امام زمان ماه رمضان پارسال، یکی از علما در جمکران خدمت امام زمان رسید، من با یک واسطه می‌گویم اجازه ندارم بگویم کی، با یک واسطه می گویم چون یک تیکه از پیغامش مربوط به من بود، خودشان، من شمال می رفتم منبر، آن عالم بزرگوار پرسیده بود آمد مازندران، یک افطار پیش ما بود، گفت، بنده را داغون کرد له کرد قلبمو چلوند رفت، بیچاره شدم، یک سال و نیمه دو ساله ماه رمضان پارسال به من گفت که امام زمان 13 ماه رمضان تو جمکران خدمت آقا رسیده، دیدم چشایه مهدی فاطمه کوچولو شده زیر چشماش کبود شده...»

فرد مورد نظر که با وجود پخش نشدن سخنرانی‌هایش در صدا و سیما به شهرت رسیده است، در جایی دیگر با يادآوري خدمات شیخ حلبی، او را امام زمانی دانسته و می گوید "کاری با انگ های سیاسی ندارم، تمامی شاگردان حلبی منبرشون دربست برای امام زمانه..." وی در این رابطه اشاره نکرده است که سخنان صریح امام هم آیا انگ سیاسی است یا نه (گروه تاریخ رجا نیوز در صورت اعتراض نامبرده، اسناد و فایل صوتی وی را منتشر خواهد کرد)

به هر حال انجمن در جلسات خود وظیفه شیعه آل محمد(ص) را اینگونه بر می شمارد:

- انتظار: وضع انتظار و نديدن امام معصوم از بزرگترين مصيبت‌هاست
- غمگين بودن به‌واسطه مفارقت آن حضرت
- دعا براي تعجيل فرج آن حضرت
- گريستن از دوري آن حضرت
- تسليم و انقياد داشته باشد که براي امر امام (ارواحنا فداه) عجله نکند
- صدقه به قصد سلامت آن حضرت

انجمن و فتنه 88

یکی از تهمت هایی که مرتب به دولت‌هاي نهم و دهم زده می‌شد، ارتباط با انجمن حجتیه است. در عين حال،‌ عبدالكريم سروش در گفت‌وگویی تفصیلی با یکی از سایت های فارسی زبان خارج کشور، ضمن تبیین ساختار طیفی جنبش سبز به صورت ویژه ای بر حضور اعضای انجمن حجتیه در این جنبش تاکید کرد و گفت: «واقعیت این است که در درون جنبش سبز هم دینداران و هم غیردینداران، هم چپ‌ها و سکولارهای فلسفی و حتی افرادی از انجمن حجتیه وجود دارند و این را نه می‌توان انکار کرد و نه می‌توان مخفی نگاه داشت.»

صید مذهبی ها با نام دین

این جریان که هدف خود را بر روی جوانان مذهبی متمرکز کرده، قطعا از دیگر جریان‌هاي سیاسی خطرناک‌تر است، چراکه دیگر جریان‌ها سعی در جذب معاندین یا حداکثر افراد خنثی را دارند اما انجمن افرادی را بر ضد ولایت بر می انگیزاند که خود زمانی حامی آن به حساب می آمدند.

مبلغان انجمن با نفوذ در هيئت‌هاي مذهبی ابتدا با تقویت روابط عاطفی خود با طعمه سعی در مجاب کردن او در دین‌داری خود مي‌كنند. طعمه مذهبی بعد از مدتی حسرت دین داری و اخلاص مبلغ را می کشد تا برای ضربه نهایی آماده شود.

در مرحله بعد پيشنهاد جالبی به طعمه می شود: «قرار بوده یه تعداد از دوستان بریم مشهد مقدس یکی نتوانست بیاد لذا امام رضا تو را طلبیده است نکند دعوت آقا را رد کنی نصف هزینه را هم بانی می دهد»

اما در طول این سفر هدفمند مراحل زیر به اجرا در می آید:

1- نمایش دین داری، صداقت و توجه ویژه اعضا کاروان به امام زمان و اثبات آن به طعمه

2- نقد هایي از جامعه سیاسی نظیر طرح ذبح شرعی طیور و ربا در بانک ها

3- تشریح شرایط ظهور و تطابق آن با وضع کنونی و ذکر احادیث با تفسیر همسو

4- لعن به خلفا و تشریح جنایات آنها و سوال پرسیدن در رابطه با اینکه چرا رهبری لعن آنها را در کشور امام زمان ممنوع کرده و...

5- حمله به رهبری و شخص مقام معظم رهبری و طرح شبهات عجیب: «تو که به صداقت من شک نداری؟ فلان فامیل ما نزدیک به آقای خامنه ای است خودش دیده که... البته من نیز زمانی برای ایشان یقه چاک می دادم اما الان...»

6- حرام دانستن پول دولت یا شهرداری با طرح سفسطه مربوطه
7- دعوت از طعمه گرفتار در تور برای شرکت در جلسات خصوصی

غفلت مسئولین

به واقع تا به امروز چند فیلم، سریال یا حتی سخنرانی ساده در راستای افشاي فعالیت های انجمن منتشر شده، نیروی مقاومت بسیج و امور مساجد تا به امروز چه اقداماتی را در زمينه توجیه نیروهای مذهبی و واکسیناسیون فرهنگی آنها كرده‌اند. در نهایت، چرا سازمان های امنیتی در برابر توزیع گسترده سخنرانی های مبلغین انجمن و تبدیل شدن آنها به الگو بی واكنش بوده اند؟


 



:: بازدید از این مطلب : 293
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : 18 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ن ,ک

كروبي و ماموريتي براي فتنه

موضع‌گيريهاي نفر پنجم انتخابات 88 در رابطه يا شكستن   فضاي سنگين حاكم بر جريان فتنه را پس از 9 دي ارزش چنداني براي بخورد ندارد لذا وي به همراه زهرا رهنورد  فعلاً نقش جاده صاف كن را بازي كردند تا براي موضع‌گيري فتنه‌گر اصلي داخل كشور  فضاسازي لازم را انجام دهند.

http://www.hamoonnews.com/images/stories/karobi/30-9-1389_image634285224040040000.jpg


 


 

پس از موضعگيري‌ شخصيتهاي مختلف بخصوص امام جمعه موقت و دادستان تهران در روز 10 دي ماه سال جاري، همچنين مواضع صريح و بي‌پرده حجه‌الاسلام مهدي طائب در خصوص فتنه‌گران. قابل پيش بيني بود كه سران فتنه كه پيش از اين هر اتفاقي  را فرصتي براي عرض اندام و خود نمائي  مي‌دانست، به سرعت وارد ميدان شده و مواضع تندي بگيرند. موضع‌گيريها با  پخش  مصاحبه زهرا رهنورد(زهره كاظمي) آغاز و  سپس كروبي براي عقب نماندن از قافله و البته با هماهنگي قبلي وارد ميدان شد. رهنورد در مصاحبه خود با رسانه‌اي به نام "رسا" -كه معلوم نيست با كدام درآمد راه‌اندازي و اداره مي‌شود- به چند نكته اشاره كرده است كه مهمترين و قابل تأمل‌ترين آنها ادعاي او مبني بر زنده بودن زيرزميني فتنه است. وي مي‌گويد خود را آماده زندان و چوبه دار مي‌بيند، تلاش دارد دين فروشيها  جريان مرده سبز را  با گره زدن به  انقلاب بزرگ حضرت امام(ره) يكسان جلوه دهد؟!. در ادعائي عجيب انقلابي كه حضرت امام خميني(ره) از سال 42 سنگ بناي آن را بنا نموده و بسياري از علماي بزرگ پيش از ايشان، زمينه‌چيني‌هاي لازم براي ظهور و بروز آن را انجام داده بودند را انقلابي مي‌داند كه «پيروزي زود رس» داشته و زير ساختهاي آن آماده نبوده است.كروبي نيز مثل هميشه تلاش مي‌كند محور حرفهايش را امام(ره) قرار داده و دوباره همه اتهامات واهي را كه بارها از او شنيده‌ايم به نظام اسلامي ايران نسبت دهد. او نيز خود را آماده مردن دانسته و مي‌گويي «بيدي نيست كه با اين بادها بلرزد!». اما «سر فتنه» هنوز تا نگارش اين مطلب سكوت اختيار كرده است. در يك نگاه كلي مي‌توان نسبت به مواضع اتخاذ شده موارد ذيل را بيان كرد.

1-    رهنورد و كروبي با سخن راندن از امام(ره)  تلاش مي‌كنند اقدامات و مواضع خود را به نحوي تطهير نمانيد.

2-    رهنورد و كروبي به نمايندگي از جريان فتنه، با بي‌مهري گذشته انقلاب را زير سؤال برده و معلوم نيست اگر بدر اين گذشته اشكالاتي  بوده است؛ چرا با افتخار دائماً تلاش مي‌كنند خود را به اين گذشته پيوند بزنند و يا اينگونه وانمود كنند كه نقشهاي مهمي در گذشته انقلاب داشته‌اند.

3-    رهنورد با كليد واژه‌‌اي  بسيار مهم، فعاليتهاي زيرزميني و غير خياباني جريان فتنه‌گر را لو داده است. طبق گفته او ، جريان فتنه از وقتي فهميده است  كه قادر نيست مطامع خود را در كف خيابان به دست آورد،  اقدامات خود را به سمت فعاليتهاي خرابكارانه و زيرزميني سوق داده است.سؤال اينجاست كه تئوري فعاليت‌هاي  زير زميني با عملياتهايي چون ترور اساتيد هسته‌اي هم نسبتي داشته است يا خير؟!

4-    مقايسه عملكرد و مواضع سران فتنه با مواضع امام(ره) نسبت به رژيمهاي استكباري بخصوص آمريكا نشان از تفاوت ماهوي عميق ادعاهاي كذب فتنه‌گران و عملكرد آنها دارد.كروبي در بيانيه اخير خود به نوعي از اينكه در آن سوي مرزها از او حمايت مي‌شود به خود و همراهانش باليده است!

5-    در آخر بايد گفت ،گردانندگان اصلي فتنه با به ميدان فرستادن رهنورد بعنوان اولين پاسخگو خواستند تا بازخورد مختصري از عكس‌العمل فضاي جامعه و مسئولين قضائي كشور به دست آورند، آنها  مي‌دانستند احتمالاً نظام مواضع تندي نسبت به رهنورد با توجه جنسيت او اتخاذ نخواهد كرد و او مي‌تواند فضاي سنگين حاكم بر جريان فتنه را پس از 9 دي سال جاري بشكند.ديگر آنكه موضع‌گيريهاي نفر پنجم انتخابات 88-پس از آراي باطله- نيز چندان ارزشي براي برخورد ندارد لذا اين دونفر  فعلاً نقش جاده صاف كن را بازي كردند تا براي موضع‌گيري فتنه‌گر اصلي داخل كشور  فضاسازي لازم را انجام دهند.



:: بازدید از این مطلب : 280
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : 18 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ن ,ک
بالاترین با دست‌انداختن کروبی: فقط مهندس موند و شیخ شجاع قصه ما
 
 
گروهك هاي فعال در فضاي مجازي در كنار بد و بيراه هاي گاه و بي گاه به دست اندركاران ناتوان فتنه ۸۸، استدلال هاي جالب ي  درباره حمايت شيادانه خويش از اين افراد مطرح مي كنند.

 
يكي از اين عناصر گروهكي در توجيه حمايت از ميرحسين موسوي در بالاترين نوشت: دوستي درباره ۸ سال نخست وزيري موسوي در دوره خميني اعتراض دارد. من نمي دانم چرا من و شما بايد وقتمان را صرف گناه و صواب ]ثواب[ موسوي بكنيم. اين موضوع «به موقع خودش» (تاكيد مي كنم: به موقع خودش) توسط اشخاص حرفه اي رسيدگي خواهد شد و به موقع خود اهميت زيادي دارد. اما در حال حاضر حمايت از او هيچ ضرري براي اپوزيسيون ندارد بلكه استفاده قابل توجهي هم خواهد داشت. ما او را به عنوان يك نردبان مي خواستيم، چه در انتخابات پيروز مي شد و چه حالا كه پيروز نشده. همه با اين جمله معروف آشناييم؛ انتخاب بد به جاي بدتر. مي پرسند چرا اين قدر به موسوي و دور و بري هايش دل بسته ايد؟ ما كي گفتيم به موسوي و امثالهم دل بسته ايم؟ ما در راستاي اهداف خودمان حركت مي كنيم و به نتيجه ساده و روشن استفاده (حمايت) كردن از موسوي مي رسيم.

يكي ديگر از همين عناصر ضدانقلاب هم درباره حمايت از كروبي، ضمن دست انداختن وي نوشت: البته كه ما نبايد انتظار خاصي از انتخابات و رئيس جمهور داشته باشيم ولي به قول موسوي در انتخابات رفته بوديم واسه انتخاب ميان بد و بدتر. بدهاي من! مثل خيلياي ديگه موسوي بود و كروبي. از شيخ نمي شد گذشت به خاطر جرئتش. خيليا مي گفتن از اين آدم آبي گرم نمي شه. اصلا اگر انتخابم بشه شايد عمرش به گرفتن حكم تنفيذ قد نده. خيليها مسخره مي كردن مي گفتن وسط مناظره ها خوابش مي بره. حقيقتش خودمم جزو اون خيليها بودم. آخه خيلي پير بود. ما هم كه منتظريم يه نفر سوتي بده يا يه حركت خاص انجام بده و تا سرحد مرگ دستش بندازيم. اما روز موعود هم رفتم بهش راي دادم ولي به كسي نگفتم. از سوژه شدن مي ترسيدم. تا اين كه ماجراهاي بعد انتخابات پيش اومد خيليها كه هارت و پورت مي كردن. دونه دونه رفتن كنار. فقط مهندس موند و شيخ شجاع قصه ما. شيخ هنوز محكم و استوار سر موضع خودش ايستاده. حتي به نظرم تو صف مبارزه خيلي جلوتر از مهندس بوده. من به همين خاطر به او راي دادم.

 



:: بازدید از این مطلب : 332
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : 18 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ن ,ک

آب در هاون کوبیدن

 


 
 
شنیده شده ، جمعی از سرخط های فرقه با ابراز نارضایتی از عافیت طلبی سران سه گانه فرقه( موسوی ، کروبی و خاتمی) تصمیم گرفته اند با انتشار یک بیانیه به همکاری خود با فرقه خاتمه بدهند .
این جمع که از ارکان برنامه ریزی و سازماندهی های اغتشاشی و حرکتهای آشوب طلبانه سال گذشته می باشند معتقدند ، سوء مدیریت و عافیت طلبی ، بی برنامگی وعدم تمرکز در رهبری جنبش (فرقه) موجب اضمحلال و سقوط فرقه گردیده است و ادامه این روند را دور باطل و آب در هاون کوبیدن توصیف نموده اند

 

 

 

 

ماجراي جالب کشف جنایات مهدی هاشمی

روزی یکی از مأموران متوجه رفتار غیر عادی مهدی هاشمی، هنگام استفاده از دستشویی شد. او متوجه شد که مهدی هاشمی چیزی را در سوراخی که زیر دستشویی بود قرار داد. آن نامه ای کوتاه بود که در تکه کاغذی خطاب به «رضا مرادی» (یکی از هم دستان مهدی هاشمی در ماجرای قتل و آدم ربایی) نوشته شده بود...

به گزارش بولتن ماجرای باند مهدی هاشمی و جنایاتی که گروه او تحت پشتیبانی خاصه منتظری انجام می دادند هنوز به درستی برای مردم روشن نشده است. آیت الله محمد محمدی ری شهری که در آن زمان به عنوان وزیر اطلاعات خدمت می کرد حرف های ناشنیده زیادی از چگونگی پیگیری این پرونده دارند. به یک نمونه از آن اتفاقات جالب توجه کنید:

 

 

در فضای پدید آمده در اثر مصاحبه مهدی هاشمی و نامه آقای منتظری به امام که تقاضا کرده بود «و لو بلغ ما بلغ» به اتهامات رسیدگی شود، طبعا زمینه بازجویی از متهمان این جریان تقویت شد، همه اتهام های مهدی هاشمی که در نامه مورخ 29/7/1365 اینجانب وجود داشت به استثنای بند دوم آن، یعنی «قتل و آدم ربایی پس از پیروزی انقلاب» به اثبات رسید، اما مهدی هاشمی در این مورد به هیچ وجه حاضر به همکاری نبود. دلائل و قرائن اطلاعاتی وقوع چنین جرمی را تأیید می کرد و در صورت اثبات آن می توانست چهره واقعی مخوف جنایتکارانی را که خود را در پشت قائم مقام رهبری پنهان کرده بودند بیش از پیش آشکار نماید اما تلاش بازجویان برای کشف این جنایت بی نتیجه بود. در واقع مهدی هاشمی با همه توان تلاش می کرد که با اظهارات خود در مورد سایر اتهامات مربوط به پیش ار پیروزی انقلاب اسلامی وزارت اطلاعات را فریب دهد تا جنایات پس از پیروزی انقلاب در بوته ابهام بماند و این همان نکته ای بود که امام خمینی با فراست الهی از چگونگی اظهاراتش دریافته بود.

جریان بازجویی مجددا به رکود آزار دهنده دچار شده بود که عنایت الهی به کمک آمد و موجب شد حادثه ای کوچک، بن بستی بزرگ را باز کند و پرده از راز رویدادی هولناک و جانخراش بر دارد:


روزی یکی از مأموران متوجه رفتار غیر عادی مهدی هاشمی، هنگام استفاده از دستشویی شد. او متوجه شد که مهدی هاشمی چیزی را در سوراخی که زیر دستشویی بود قرار داد. آن نامه ای کوتاه بود که در تکه کاغذی خطاب به «رضا مرادی» (یکی از هم دستان مهدی هاشمی در ماجرای قتل و آدم ربایی) نوشته شده بود.

کشف این رابطه و آگاهی از مفاد آن نامه و نامه های بعدی، بهترین سرنخ برای حل معمای مهدی هاشمی و فجایع او شد. مکاتبات این دو مدتی ادامه داشت. موضوع اصلی این ارتباط، تبادل اطلاعات درباره بازجویی، موارد اعتراف شده، موارد مکتوم، دعوت به سکوت در موارد افشا نشده و جلوگیری از احساس تنهایی بود. آن دو در آن شرایط به شدت به دنبال پناهگاهی می گشتند تا در توفان عقوبت به آن پناه برند. و خانه عنکبوت به راستی که سست ترین خانه هاست.

برای این که پیام های رد و بدل شده در این مکاتبات قابل استفاده بمانند هر یک از آنها، بر روی ورقه ای رونوشت و تنظیم و نگهداری می شد. این اوراق به تدریج زیاد شدند و پرونده نسبتا قطوری از آنها تشکیل شد.

اینک به دو نمونه از این نامه ها که پرده از ماجرایی هولناک برداشت توجه فرمایید. گفتنی است که طرف خطاب در این نامه ها، رضا مرادی است:


1- «این یک خبر خوش احتمالی است؛ زیرا چند احتمال وجود دارد: یکی اینکه واقعا فریب خورده باشند و حرف هایمان را باور کرده باشند. دیگر اینکه چون من به آیت الله منتظری خبر داده ام که دارند مرا شکنجه می کنند بعید نیست آقا اقدام کرده باشند و احتمال هم هست که یک دام باشد. در هر صورت روحیه ام خیلی خوب است و جبران مطالبی که در نامه صبح برایت نوشته بودم کرد. هر چند جنابعالی خیلی اطلاعاتی برخورد کرده بودید ولی ما لای سبیل گذاشتیم و یک آدرس ناقصی که داشتیم دادیم به رفیقمان تا ببینیم چه می شود.

در مورد رفیق قد بلند، شماره اتاقش، پهلوی همان جایی است که قبلا شما بودید و من یک نامه برایش فرستاده ام تا مفصل جریاناتی که از او خواسته اند را بنویسد. نمی دانم قلم دارد یا نه. حالا چون روابط مان با بازجو خوب شده من تقاضا کرده ام مرا به جای سابقم برگردانند. اگر موافقت کردند و شرفیاب خدمت شما شدیم ارتباطات سهل و آسان خواهد شد.

ضمنا از مسأله سیگار ممنون. منتظر فقره های بعدی آن هستم.

 

***


2- «ضمنا از قضیه سیگار خیلی متشکرم.

به من گفته اند تکنویس راجع به بچه های سپاه بکنم، مانند شورای فرماندهی و امثال شماها و از امشب، من باید انحرافات شماها را بنویسم.

اگر یکدستی زدند وحشت نکن. من مسائلی از قیبل نزاع فلاورجان، پادگان میمه، مسأله اختلاف با سپاه اصفهان و این قبیل مسائل را برای تو می نویسم. هر مسأله ای داری به اضافه پاسخ سوالات، امشب بنویس بگذار. مکن بعد از نیمه شب بر می دارم.

همین که امانت را گذاردی چند تا سرفه بلند بکن. من بر می دارم.»

 

 

 

 

همه ادعاهای تقلب و نامه لاریجانی و لغوسفر رهبری به قم و... دروغ بود!
گنجی: شما سبزها همان مجاهدین خلقید!
شيوه نپذيرفتن خطا شيوه سازمان مجاهدين خلق است كه حتي حاضر نيستند خطا بودن عمليات فروغ جاويدان يا انقلاب ايدئولوژيك را بپذيرند. آيا وظيفه سبزها اين است كه همه كارهاي انجام شده به اسم جنبش سبز را درست بخوانند و مانند سازمان هاي چريكي، حزب توده و ديگران، هر ناقدي را به رژيم وصل كنند؟

  اكبر گنجی ول كن سبزهاي مدعي تقلب نيست و مي گويد كساني كه وي را به خاطر ترديد و ادعاي تقلب مورد هجمه و تخريب قرار داده اند، به روش سركوب سازمان مجاهدين خلق (منافقين) عمل كرده اند. اين در حالي است كه گنجي از دوره اصلاحات تاكنون خود به همين روش عمل مي كند.

گنجي كه جزو 5 عضو اتاق فكر فتنه سبز در خارج (حلقه جرس) است، در مقاله اي نوشت: گروهي از سبزها مدعي اند ميرحسين موسوي در انتخابات برنده شد حالا اگر كسي بپرسد دلايل اين مدعا چيست، گويي اسطوره اي را زير سوال برده است. اگر چنان قرائن و شواهدي براي اثبات مدعا وجود ندارد، اين ادعا اخلاقاً پذيرفتني نيست. شيوه نپذيرفتن خطا شيوه سازمان مجاهدين خلق است كه حتي حاضر نيستند خطا بودن عمليات فروغ جاويدان يا انقلاب ايدئولوژيك را بپذيرند. آيا وظيفه سبزها اين است كه همه كارهاي انجام شده به اسم جنبش سبز را درست بخوانند و مانند سازمان هاي چريكي، حزب توده و ديگران، هر ناقدي را به رژيم وصل كنند؟ آيا سبزها كميته مركزي و دفتر سياسي دارند كه براساس «حقايق محض» بر ساخته حزب پيشرو، افراد را طرد و حذف كنند؟ اين مالكيت از كجا آمده است؟

وي همچنين از ماهيت نامه جعلي منتشره در سايت جرس كه طي آن ادعا شده بود رئيس قوه قضائيه نامه استعفا و اعتراض به رهبري نوشته، پرده برداشت و نوشت: خطر تكرار روش هاي شكست خورده غيراخلاقي را نبايد دست كم گرفت. چگونه كساني به خود اجازه مي دهند به نام صادق لاريجاني به ]آيت الله[ خامنه اي نامه بنويسند و آن را منتشر سازند؟ آخر صادق لاريجاني داراي كدام سابقه است كه توان نوشتن چنان نامه هايي را داشته باشد؟ نكند صادق لاريجاني به آيت الله منتظري ديگري تبديل شده است؟ مگر غير از اين است كه در سركوب سبزها دقيقاً همان كاري را كرد كه نظام ميخواست؟

دروغ نوشتن، محدود به نوشتن نامه جعلي براي صادق لاريجاني نبوده و نيست. در سفر رهبري به قم هم دروغ هاي بسياري بافته و ساخته شد كه يكي تكذيب شد؛ از لغو سفر به قم تا عدم ديدار مراجع تقليد. آخر در حوزه هاي علميه چه ظرفيت مخالفت با رژيم اسلامي وجود دارد؟ اگر رژيم جمهوري اسلامي نباشد، وضع روحانيت و حوزه ها بهتر از اكنون خواهد بود؟ پس اين چه ادعايي بود؟ چگونه مي توان در مذمت دروغگويي نوشت و همزمان ده ها دروغ گفت؟
 

 

 

 

 

پایگاه خبری فتنه سبز هم موسوی و کروبی را دستمایه جُک قرار داد
موسوی سوپرمن می‌شود!
ملاقات اخير كروبي با موسوي (در خانه موسوي) و ادعاي اين كه «موسوي در اقدامي انقلابي حصر را شكسته و كروبي را با ماشين خود به درون خانه برده»، اسباب تمسخر محافل حامي فتنه سبز را فراهم كرد.

ملاقات اخير كروبي با موسوي (در خانه موسوي) و ادعاي اين كه «موسوي در اقدامي انقلابي حصر را شكسته و كروبي را با ماشين خود به درون خانه برده»، اسباب ترديد و تمسخر را در محافل حامي فتنه سبز فراهم كرد.

«عليرضا- ر» از عناصر فراري در اين باره نوشت: «موسوي در يك اقدام انقلابي» (؟؟؟)... بامزه بود! دو انقلابي ضد انقلاب به طور انقلابي پائين تر از انقلاب با هم ديدار كردند و سايت ها نوشتند كه موسوي در «يك اقدام انقلابي» سوار ماشين شخصي اش شد، ناگهان از خانه بيرون زد و.... و خلاصه طي اين حركت «انقلابي» موسوي حصر خانگي كلا شكسته شد. اين كه چرا موسوي اقدام نمي كند، وقتي اقدام بكند همچنان «انقلابي» عمل مي كند البته مسئله اي است مشخص. ولي اينجا اين سؤال پيش مي آيد كه چرا اينهمه روحيه و اقدامات انقلابي موسوي فقط اينجور جاها فوران مي كند؟

نويسنده سايت خودنويس آنگاه 3 احتمال طنزآلود را مطرح كرده است: 1. موسوي در حالت معمول پسر خوبي است. انقلابي هم هست. كاريش نداشته باشي نهايتا همان مي نشيند ماهي يك بيانيه مي نويسد با كسي هم كاري ندارد. ولي همچي كه عكس زنش را نشان بدهي يا مهمان را از دم در خانه اش راه ندهي يا به هر شكلي ماجرا شخصي بشود همين پسر خوب ناگهان «در يك اقدام انقلابي» يك كارهايي مي كند كه همه كف لمه مي كنند. در مجموع براي اين كه موسوي يك تكاني به خودش و جنبش بدهد كافي است يك كاري بكنيد كه يك ماجرايي براي شخص خودش پيش بيايد. الباقي را ماشالا خودش انقلابي است و استاد!

2. تا جايي كه ما بلديم حصر خانگي به يك چيزي مي گويند كه طرف نتواند با كسي رفت و آمد داشته باشد. اگر كروبي كه خودش حصر خانگي است مي تواند لااقل تا دم خانه موسوي برود چرا موسوي كه اقدامات انقلابي هم بلد است نمي تواند برود دم خانه كروبي؟ البته كتك خور موسوي مثل كروبي ملس نيست ولي آن روزي كه ريختند ديوار خانه كروبي را آوردند پايين، عالم و آدم رفتند منزل كروبي همين موسوي همين جايي كه الان نشسته همچنان نشست و طبق روال طي يك بيانيه كوبنده اين اقدام را مثل بقيه اقدامات محكوم كرد.

3. در مجموع اگر يك نفر به موسوي يادآوري بكند كه رهبر يك جنبش اعتراضي است نه يك اعتراض به هر ماجراي شخصي من خيلي ممنون مي شوم. كروبي كاپيتان اين جنبش است. حركت بدون توپ مي كند، پاس گل مي دهد، از تله آفسايد به راحتي فرار مي كند، هزار تا كار ديگر بلد است بكند ولي كسي نيست كه ضربه تمام كننده را بزند. در حال حاضر اگر موسوي را از وسط زمين برداري ببري وسط تماشاچي ها يا حتي بيرون استاديوم بنشاني هم باز احوال بازي توفير زيادي نمي كند چه بسا كه بازي روانتر هم بشود. آقاي موسوي! بغير از مسائل مربوط به دم خانه و توي خانه ات چه راهي براي پيش بردن جنبش داري؟ به قول كروبي دوتاشو بگو!

خودنويس درپايان يادآور شده است: آقايان سايت هاي سبز! شما سايت خبري- تحليلي- سياسي هستيد، نشريه طنز نيستيد كه وقتي مي نويسيد موسوي «در يك اقدام انقلابي» سوار ماشينش شد رفت سر كوچه آدم خنده اش مي گيرد. به خدا خبر را جور ديگري هم مي شود بولد كرد، نخندانيد ما را!
يادآور مي شود كروبي و موسوي در ديدار «انقلابي»! مورد اشاره با نبوغ منحصر به فردي! خود را پشت عنوان ملت مخفي كرده و گفته اند: به مصلحت نيست بين صفوف ملت تفرقه ايجاد كنيم و ده ها ميليون نفر از معلمان و كارگران، دانشجويان و اساتيد را خس و خاشاك يا ميكروب و فتنه گر بناميم.



:: بازدید از این مطلب : 395
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : 12 / 8 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ن ,ک

 


 
 
 
يك سايت اصلاح طلب به سايت‌هاي جنبش سبز نصيحت كرد با انتشار اخبار مسخره درباره ميرحسين و كروبي باعث خنده مردم نشوند!   
 

 

يك سايت اصلاح طلب به سايت‌هاي جنبش سبز نصيحت كرد با انتشار اخبار مسخره درباره ميرحسين و كروبي باعث خنده مردم نشوند!
روز گذشته برخي سايت‌هاي ضد انقلاب مقيم خارج و برخي همفكران داخلي آنها مانند سايت اصلاح طلب آينده با ذوق زدگي خبر منتشر كردند كه كروبي به در منزل ميرحسين رفته و چون ماموران مي‌خواستند مانع شوند ميرحسين در يك اقدام انقلابي سوار ماشين شده و كروبي را به داخل منزل خود برده است.


سايت خودنويس كه در حمايت كوركورانه از جنبش سبز در سال گذشته و تمسخرهاي جنبش فتنه در ماه‌هاي اخير يد طولايي دارد در مطلبي پيرامون ملاقات كروبي و ميرحسين نوشت: آقايان سايت‌هاي سبز! شما سايت خبري و تحليلي هستيد، نشريه طنز كه نيستيد، وقتي مي‌نويسيد موسوي در يك اقدام انقلابي سوار ماشين خود شد و رفت سر كوچه و كروبي را به منزل آورد آدم خنده‌اش مي‌گيرد!
نويسنده اين سايت اصلاح طلب با اشاره به خبر برخي سايت‌ها كه مدعي شده بودند موسوي و كروبي در حصر بوده‌اند و با اقدام موسوي حصر خانگي آنها شكسته شد با تمسخر موسوي اين سئوال را مطرح كرد كه چرا اين همه روحيه انقلابي ميرحسين فقط اين جور جاها فوران مي‌كند؟!طنز نويس فراري از كشور در ادامه نوشت تا جايي كه ما بلديم حصرخانگي به يك چيزي مي‌گويند كه طرف نتواند با كسي رفت و آمد داشته باشد. اگر كروبي ادعا مي‌كند كه خودش در حصر خانگي است و مي‌تواند تا دم خانه موسوي برود چرا موسوي كه اقدامات انقلابي بلد است نمي‌تواند برود دم خانه كروبي؟!


سايت خودنويس در ادامه به بررسي روحيات ميرحسين پرداخته و نوشته موسوي در حالت معمول پسر خوبي است. اگر با او كاري نداشته باشي در خانه مي نشيند و ماهي يك بيانيه مي‌نويسد ولي اگر ميهماني به در خانه او بيايد و راه ندهند همين پسر خوب ناگهان انقلابي مي‌شود و كاري مي‌كند كه همه كف بكنند. وي در ادامه نوشته البته كتك خور موسوي مثل كروبي ملس نيست. آن روزي كه عده‌اي به منزل كروبي حمله كردند، عالم و آدم رفتند ديدن كروبي ولي موسوي همين جايي كه الان نشسته، همچنان نشست و طبق روال معمول يك بيانيه كوبنده صادر كرد!اين طنز نويس در ادامه موسوي و كروبي را به تيم فوتبالي تشبيه كرد كه كروبي كاپيتان اين جنبش است. حركت بدون توپ مي‌كند، پاس گل مي‌دهد، از آفسايد به راحتي فرار مي‌كند اما بلد نيست گل بزند. اگر موسوي و كروبي را از وسط زمين برداري و از استاديوم هم بيرون ببري باز هم در احوال بازي توفير زيادي نمي‌كند چه بسا بازي روان هم بشود!


 

 

گلوبال ریسرچ:
میلیاردرهای تهران پشت موسوی بودند
در ايران يك بخش خصوصي سرمايه دار وجود دارد كه براي خود منافع خاص سياسي و اقتصادي در نظر گرفته است. همين طبقه مرفه، مركزيت اغتشاشات پس از انتخابات رياست جمهوري 2009 (1388) را تشكيل مي داد.

  يك پايگاه خبري كانادايي در تحليلي جامعه شناختي تصريح كرد: يك طبقه خاص سرمايه دار در ايران که دارایی هایشان بالغ بر هزاران میلیارد تومان بود پشت سر اغتشاشات پس از انتخابات رياست جمهوري قرار داشتند كه اين حوادث را رهبري مي كردند.

به گزارش صراط پايگاه اينترنتي گلوبال ريسرچ در تحليل جامعه شناختي اغتشاشات پس از انتخابات رياست جمهوري سال 88 تصريح كرد: آنچه رسانه هاي غربي هرگز در مورد اين اغتشاشات نگفتند نوعي شكاف طبقاتي بود كه پشت سر اغتشاشات مذكور قرار داشت.

اين پايگاه اطلاع رساني نوشت: هر چند كه صنايع نفت و گاز در ايران دولتي است اما در اين كشور، يك بخش خصوصي سرمايه دار نيز وجود دارد كه براي خود منافع خاص سياسي و اقتصادي در نظر گرفته است. همين طبقه مرفه، مركزيت اغتشاشات پس از انتخابات رياست جمهوري 2009 (1388) را تشكيل مي داد.

اين نشريه الكترونيكي كانادايي افزود: در شرايطي كه طبقات مرفه و ميانه مرفه جامعه ايران از ميرحسين موسوي حمايت مي كردند، مردم عادي شامل كارگران و طبقات ضعيف حامي محمود احمدي نژاد رئيس جمهور كنوني ايران بودند.

بنابر گزارش فوق، هر چند كه ممكن است برخي از كساني كه پس از انتخابات رياست جمهوري سال گذشته به خيابان آمدند واقعاً احساس مي كردند كه انتخابات به شكل منصفانه اي برگزار نشده است اما نبايد فراموش كرد كه پشت اين جريان، مخالفين دولت ايران قرار داشتند يعني همان طبقه سرمايه داري كه به دنبال منافع خاص خود بود.

گفتني است اين رسانه كانادايي اگرچه به يك واقعيت محسوس اشاره كرده است و نقش كلان سرمايه داران در فتنه 88 را نمي توان انكار كرد ولي به نظر مي رسد رسانه ياد شده عمداً در پي كمرنگ كردن و يا انكار نقش مستقيم سرويس هاي اطلاعاتي آمريكا، انگليس و اسرائيل در فتنه اخير نیز بوده است. چرا كه مطابق اسناد موجود سران و عوامل اصلي فتنه دقيقاً و بي كم و كاست از فرمول ديكته شده سرويس هاي اطلاعاتي مورد اشاره پيروي كرده بودند. ضمن آن كه با برخي از آنها ديدارهاي خصوصي خارجي نيز داشته اند.

 

 

 

 


سفارتخانه‌های آمریکا مرکز جاسوسی و توطئه

وزیر دفاع گفت: سفارتخانه‌های آمریکا در کشورهای مختلف جهان برای تعامل و ارتقاء سطح روابط ایجاد نشده، بلکه مأموریت آنان عمدتاً برای جاسوسی، توطئه، براندازی و خیانت به دولتها و ملتها تنظیم شده است.

به گزارش اداره کل تبلیغات دفاعی وزارت دفاع، سردار احمد وحیدی وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در جمع معاونین و مدیران این وزارتخانه طی سخنانی از 13 آبان سالروز اشغال لانه جاسوسی آمریکا، بعنوان نماد استکبارستیزی ملت ایران یاد کرد و افزود: هر چه از زمان این رویداد حماسی و بزرگ می‌گذرد بر حقانیت آن فرمایش تاریخی حضرت امام (ره) که فرمودند اشغال لانه جاسوسی انقلابی بزرگتر از انقلاب اول بود، بیشتر واقف می‌شویم.
وی ادامه داد: با اشغال لانه جاسوسی، نقشه‌های شوم آمریکا علیه ایران بلکه منطقه خاورمیانه و جهان اسلام نقش بر آب شد و افکار عمومی جهان متوجه شد که سفارتخانه‌های آمریکا در کشورهای مختلف جهان برای تعامل و ارتقاء سطح روابط ایجاد نشده، بلکه مأموریت آنان عمدتاً برای جاسوسی، توطئه، براندازی و خیانت به دولتها و ملتها تنظیم شده است.
وزیر دفاع افزود: اقدامات خصمانه آمریکا در جریان حمله نظامی به طبس، حمایت همه‌جانبه و آشکار از صدام در حمله به ایران و مشارکت در جنایت‌های رژیم بعث عراق علیه مردم ایران نشان داد که اگر لانه جاسوسی آمریکا اشغال نمی‌شد، این لانه فساد به مرکز فرماندهی و اتاق جنگ آمریکا تبدیل می‌شد.
وحیدی بصیرت، پیروی از ولایت، شجاعت، هوشیاری، عشق به اسلام و اهل بیت (ع) و وفاداری به آرمانهای انقلاب اسلامی را از عوامل اقدام تاریخی و دوران‌ساز دانشجویان پیرو خط امام ذکر کرد و گفت: انقلاب اسلامی در تداوم حیات خویش همچنان به این عوامل و مولفه‌ها نیازمند است.
وزیر دفاع با تاکید بر اینکه آمریکا محور شرارت، ناامنی، تشنج، تروریسم، گسترش سلاح‌های کشتار جمعی، خشونت و نقض حقوق بشر به شمار می‌رود، گفت: ملت‌های آزاده و دولت‌های مستقل از این همه یاغی‌گری، زورگویی و خیانت و شرارت به ستوه آمده‌اند.
وحیدی در بخش دیگری از سخنانش تصریح کرد: سردمداران ظالم، زورگو و بی‌تدبیر آمریکا در طول دهه‌های اخیر با راه‌اندازی جنگهای مختلف، کودتا، ترویج تروریسم دولتی، توطئه و تجاوز به ملتهای جهان، چهره ملت آمریکا را در نزد جهانیان به شدت مخدوش کرده‌اند و تداوم این روند ضدانسانی بی‌تردید به فروپاشی کامل نظام تارعنکبوتی آنان منجر خواهد شد.
وزیر دفاع ادامه داد: اگر سردمداران آمریکا بجای ساخت این همه سلاح کشتار جمعی و توطئه علیه ملتها و را‌ه‌اندازی جنگهای خانمان‌سوز سرمایه و انرژی خود را در مسیر صلح، پیشرفت و عدالت در جهان صرف می‌کردند، امروز شاهد این همه نابسامانی و ناهنجاری در جهان نبودیم.
وحیدی تاکید کرد: فرزندان رشید ملت ایران با اقدام انقلابی خود در 13 آبان 58 به سردمداران کاخ سفید آمریکا هشدار دادند که این راه ضدبشری سرنوشتی جز شکست و فروپاشی ندارد ولی آنان بجای عبرت گرفتن و اصلاح و تغییر مسیر خود، راه فرعونی، نمرودی و قارونی را ادامه دادند و نزدیک است که همچون فرعون در دریای خشم ملت خود و ملت‌های جهان غرق شوند.
وزیر دفاع با بیان اینکه وقوع سه رویداد بسیار مهم یعنی تبعید حضرت امام (ره) به ترکیه در سال 1343، کشتار دانش آموزان به دست دژخیمان رژیم ستم‌شاهی سال 1357 و اشغال لانه جاسوسی در سال 1358، یوم‌الله 13 آبان را به نقطه عطفی در تاریخ ایران اسلامی تبدیل کرده است، گفت: این سه رویداد مهم در پیدایش، پیروزی و تداوم انقلاب اسلامی نقش بسزایی ایفاء کردند.
وحیدی با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای دانش‌آموز اظهار داشت: مبارزات و فداکاری‌های دانش‌آموزان، این تلاشگران عرصه علم، ایمان و اقدام در پاسداری از دستاوردهای گرانسنگ انقلاب اسلامی دشمنان را در جبهه‌های جنگ نرم و سخت، مأیوس کرده است.
وزیر دفاع در پایان تصریح کرد: زنده نگهداشتن 13 آبان، زنده نگه‌داشتن راه امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب، شهیدان سرافراز و انقلابیون ظلم‌ستیزی است که در 30 سال گذشته، با پایمردی و استقامت مشعل استکبارستیزی را همچنان روشن نگه داشته‌اند.
 

 

 

برخورد كنيد و الا سايت هاي مستهجن بر مي گردند

پس از گذشت حدود دو سال از انهدام ده‌ها سایت مستهجن فارسی‌زبان و دستگیری ده‌ها نفر از عوامل اصلی این سایت‌های منهدم‌کننده بنیان خانواده و اجتماع ایرانی، هنوز دستگاه قضائی، برخورد شایسته‌ای با این افراد نکرده و همچنان پرونده این جانیان اجتماعی باز است.

 

به گزارش خبرنگار «تابناک اجتماعی»، حدود دو سال پیش بود که مرکز بررسی‌ جرایم سازمان‌یافته سایبری، از انهدام ده‌ها سایت مستهجن فارسی‌زبان خبر داد؛ خبری که جامعه و کشور را با یک شوک بزرگ روبه‌رو کرد، چراکه با انهدام این سایت‌ها و اعترافات تکان‌دهنده عوامل آن، پرده از توطئه‌ای بزرگ برای از بین بردن قداست و بنیان خانواده‌ها و نیز از برنامه‌هایی بلند مدت برای گسترش فساد اخلاقی در جامعه ایرانی برداشت.

دستگیری برخی عوامل این سایت‌های مستهجن ـ که حاصل ماه‌ها و حتی سال‌ها کار اطلاعاتی و عملیاتی بود ـ موجب شگفتی مردم و نیز ایجاد موجی از شادی برای ایرانیان شد؛ اما متأسفانه این شیرینی از دستگیری عوامل و انهدام سایت‌های مستهجن، با تعلل قوه قضائیه به تلخی گرایید، چراکه نه تنها برخورد با این عوامل تاکنون صورت نگرفته، بلکه اثر واقعی برخورد با این افراد، که همانا بازدارندگی و زنگ هشدار برای دیگر افرادی است که به دنبال این‌گونه فعالیت‌های شنیع و کثیف هستند، به چشم نمی‌خورد.

و البته در این باره باید گفت که متأسفانه، به رغم میل عمومی که در بدنه دستگاه قضائی برای برخورد با عوامل این سایت‌ها بود، از برخورد با این تروریست‌ها که اثرات فعالیت‌های کثیف آنها از قتل نفس به مراتب بالاتر است، خبری نشد!

بسیار تکان‌دهنده است، اشک‌های پدری که پسر و دخترش تحت تأثیر این سایت‌های مستهجن فارسی قرار گرفته و با یکدیگر رابطه جنسی برقرار کرده و حتی کودکی نیز از آنها به وجود آمده بود؛ بسیار ناراحت‌کننده بود نامه پسری که تحت تأثیر داستان‌های خیالی ارتباط جنسی با محارم این سایت‌ها قرار گرفته و به مادر خود تجاوز کرده بود و یا نظر ارسالی دختر جوانی که با تشویق و ترغیب این سایت‌های مستهجن از خود تصاویر مستهجن تهیه کرده و با فرستادن به این سایت‌ها، شرف و آبروی خود را به باد داده بود و یا چند هزار کاربر فعال ایرانی این سایت ها که از روابط جنسی خود فیلم و عکس تهیه و با ارسال به این سایت‌ها، هم پرده عفت خود و جامعه را می‌دریدند و هم افراد بیشتری را به انجام این‌گونه اعمال کثیف ترغیب می‌کردند و موارد متعدد دیگر که حتی اشاره و فکر کردن به آنها بسیار شنیع و تکان‌دهنده است!

اطاله دادرسی در برخورد با عوامل این سایت‌ها، موجب شد که نه تنها برخی جری‌تر شده و با خیال راحت، اقدام به راه‌اندازی سایت‌های جدید مستهجن فارسی بکنند، بلکه متهمان این پرونده‌ها نیز از روش‌های جدید برای فرار از مجازات بهره ببرند.

تابناك مي افزايد:  طولانی شدن دادرسی درباره پرونده‌های عوامل سایت‌های مستهجن فارسی‌زبان، نه تنها کار رسیدگی به اتهامات و اعمال مجرمانه دستگیرشدگان را تحت تأثیر قرار داده و برخورد مراکز مسئول را با آنها بی‌اثر کرده و افکار عمومی جامعه را اقناع نمی‌کند، بلکه گاه موجب می‌شود، مانند پرونده سعید ملک‌پور با جنجال و شانتاژ بین‌المللی همراه شده و حتی برخورد با این افراد نیز تحت تأثیر جو بین‌المللی قرار گیرد که البته طولانی شدن برخورد با این افراد، سبب شد عده‌ای دیگر نیز وسوسه شده و اقدام به راه‌اندازی دوباره سایت‌های مستهجن فارسی در فضای مجازی بکنند.

بنابراین، متهمان این پرونده برای فرار از صدور احکام سنگین، فرافکنی کرده و خود را متهم سیاسی نامیده و دست به دامان سازمان های حقوق بشری دنیا شدند و نتیجه آنکه، با بروز فشارهای بین المللی و همراهی گمراهان داخلی، متهمان این پرونده، از جمله سعید ملک پور معروف سیاوش حسین خانی، متهم جنایتکار پرونده جرایم ضد اخلاقی و ضد دینی «گرداب»، دستاویز جریان های سیاسی شده و با راه اندازی کمپین های حمایت از آنان، سعی در تخفیف جرایم آنان داشته و سرانجام با تحمل چند سال زندان، دیگر بار به خیانت های خود به خانواده های مومن و ملت شهید پرور ایران اسلامی ادامه دهند.

طرفه آنکه پس از برخورد برق آسا با عوامل و مدیران این سایت ها، به علت عدم صدور حکم و اطاله دادرسی، سایت های دیگری با بهره از تجارب سایت های پیشین به ترکتازی خود در شکستن حریم مقدسات و اهانت به همه ارکان دین و اجتماع بی پرواتر از گذشته ادامه می دهند.

این قلم، زبان گویای هزاران قربانی گرفتار آمده در دام کثیف این گرگ های انسان نماست که خواهان اقدام سریع و کوبنده دستگاه قضایی کشور هستند؛ امید که همچنان قوه قضائیه پناه ستمدیدگان بماند.

 

 

 

13آبان عامل همگرايي و اتحاد ملت بزرگ ايران عليه آمريكا است

 


 
 

 سازمان بسيج دانش‌آموزي و فرهنگيان به مناسبت 13 آبان بيانيه‌اي صادر كرد كه در آن آمده است: يوم‌الله 13 آبان، روز ملي مبارزه با استكبار جهاني و در برگيرنده سه واقعه سرنوشت‌ساز و تاريخي در صحيفه خاطرات و افتخارات رفيع ملت سربلند ايران است. 13 آبان، سالروز تبعيد رهبر كبير انقلاب اسلامي و بزرگ مرجع جهان تيشع، حضرت امام خميني (ره)، در سال 1343 به تركيه به جرم دفاع از شرافت و كرامت انساني و استقلال ايران است.

اين بيانيه مي‌افزايد: 13 آبان، سالروز به خاك و خون كشيدن دانش‌آموزان معترض به ظلم و ستم و فساد دستگاه دربار ستمشاهي توسط گارد دژخيمان رژيم منحوس طاغوت در مقابل درب اصلي دانشگاه تهران در سال 1357 است، 13 آبان، سالروز تسخير لانه جاسوسي آمريكا به دست دانشجويان مسلمان پيرو خط امام(ره) در سال 1358 است.

در ادامه اين بيانيه آمده است: سه رخداد بزرگي كه وجه مشترك همه آن‌ها، ويژگي استكبار ستيزي، استقلال‌طلبي و آزاديخواهي ملت مبارز، مقاوم و ولايتمدار ايران اسلامي است، يوم‌الله 13 آبان، نماد ايثار، مقاومت، پايداري و پيروزي مردم مؤمن و انقلابي ايران و نمايش صلابت و شجاعت ايرانيان در برابر قدرت‌هاي پوشالي و رو به زوال شرق و غرب است. يوم‌الله 13 آبان، يادآور ماهيت استكباري و استبدادي آمريكاي جهانخوار و عامل همگرايي، هم‌افزايي، وحدت و اتحاد ملي ملت استوار و هميشه در صحنه ايران اسلامي است.

بسيج دانش‌آموزي و فرهنگيان در اين بيانيه تاكيد كرده است: شكست‌هاي تلخ و پي‌درپي شيطان بزرگ، آمريكاي ام‌الفساد قرن، در بيش از 30 سال دشمني آشكار با انقلاب اسلامي و اعتراف دولت‌مردان و سردمداران محافل سياسي - امنيتي غرب نسبت به ناكار آمدي و استيصال و درماندگي نقشه‌ها، ترفندهاي شوم و فتنه‌ها و آشوب‌هاي شيطاني نظام‌ سلطه نشان از اقتدار، رشد و پيشرفت و تعالي ايران اسلامي در افق چشم‌انداز پيش‌روي خود در سايه تدابير و هوشمندي ولايت فقيه و رهبري انقلاب اسلامي و هوشياري و بصيرت مثال‌زدني مردم انقلابي و رشيد داشته است.

اين بيانيه مي‌افزايد: اين اقتدار كه ناشي از سلاح ايمان و توكل و تلاش در راه خداست، نه تنها نظام، انقلاب و ميهن اسلامي را در برابر طوفان هجمه‌ها و گرداب حوادث روزگار و توطئه‌هاي سهمگين استكبار جهاني حفظ كرده بلكه آن را به موتور محركه و الگوي بي‌بديل، نافذ و جامعي براي شكل‌گيري نهضت بيداري اسلامي و فراگير شدن امواج ظلم‌ستيزي و عدالت‌خواهي در جاي جاي عالم كفر زده و تحت سلطه و ستم امروز بدل ساخته است، دستاوردهاي سترگ و حقيقي انكارناپذير كه به گونه‌اي برجسته و ملموس فراروي وجدان‌هاي بيدار و تشنه عدالت و آزادي جهان قرار گرفته است. علاوه بر فتح لانه جاسوسي، تبعيد حضرت امام(ره) و شهادت دانش‌آموزان در اين روز، هر كدام نشانه ديگري از وجود استكبار در اين كشور و لزوم مبارزه دائمي با آن را گوشزد مي‌كند.

در پايان اين بيانيه آمده است: سازمان بسيج دانش‌آموزي و فرهنگيان ضمن گراميداشت اين روز بر اين باور است كه حفظ وحدت، محوريت ولايت فقيه و تقويت روحيه اسكتبارستيزي در مطالبه حضرت امام(ره) است كه بايد در اين روز به ظهور و بروز برسد و همگان در پيمودن راه آن عزيز سفر كرده لحظه‌اي به خود ترديد راه ندهند.

 

 سازمان بسيج دانش‌آموزي و فرهنگيان به مناسبت 13 آبان بيانيه‌اي صادر كرد كه در آن آمده است: يوم‌الله 13 آبان، روز ملي مبارزه با استكبار جهاني و در برگيرنده سه واقعه سرنوشت‌ساز و تاريخي در صحيفه خاطرات و افتخارات رفيع ملت سربلند ايران است. 13 آبان، سالروز تبعيد رهبر كبير انقلاب اسلامي و بزرگ مرجع جهان تيشع، حضرت امام خميني (ره)، در سال 1343 به تركيه به جرم دفاع از شرافت و كرامت انساني و استقلال ايران است.

اين بيانيه مي‌افزايد: 13 آبان، سالروز به خاك و خون كشيدن دانش‌آموزان معترض به ظلم و ستم و فساد دستگاه دربار ستمشاهي توسط گارد دژخيمان رژيم منحوس طاغوت در مقابل درب اصلي دانشگاه تهران در سال 1357 است، 13 آبان، سالروز تسخير لانه جاسوسي آمريكا به دست دانشجويان مسلمان پيرو خط امام(ره) در سال 1358 است.

در ادامه اين بيانيه آمده است: سه رخداد بزرگي كه وجه مشترك همه آن‌ها، ويژگي استكبار ستيزي، استقلال‌طلبي و آزاديخواهي ملت مبارز، مقاوم و ولايتمدار ايران اسلامي است، يوم‌الله 13 آبان، نماد ايثار، مقاومت، پايداري و پيروزي مردم مؤمن و انقلابي ايران و نمايش صلابت و شجاعت ايرانيان در برابر قدرت‌هاي پوشالي و رو به زوال شرق و غرب است. يوم‌الله 13 آبان، يادآور ماهيت استكباري و استبدادي آمريكاي جهانخوار و عامل همگرايي، هم‌افزايي، وحدت و اتحاد ملي ملت استوار و هميشه در صحنه ايران اسلامي است.

بسيج دانش‌آموزي و فرهنگيان در اين بيانيه تاكيد كرده است: شكست‌هاي تلخ و پي‌درپي شيطان بزرگ، آمريكاي ام‌الفساد قرن، در بيش از 30 سال دشمني آشكار با انقلاب اسلامي و اعتراف دولت‌مردان و سردمداران محافل سياسي - امنيتي غرب نسبت به ناكار آمدي و استيصال و درماندگي نقشه‌ها، ترفندهاي شوم و فتنه‌ها و آشوب‌هاي شيطاني نظام‌ سلطه نشان از اقتدار، رشد و پيشرفت و تعالي ايران اسلامي در افق چشم‌انداز پيش‌روي خود در سايه تدابير و هوشمندي ولايت فقيه و رهبري انقلاب اسلامي و هوشياري و بصيرت مثال‌زدني مردم انقلابي و رشيد داشته است.

اين بيانيه مي‌افزايد: اين اقتدار كه ناشي از سلاح ايمان و توكل و تلاش در راه خداست، نه تنها نظام، انقلاب و ميهن اسلامي را در برابر طوفان هجمه‌ها و گرداب حوادث روزگار و توطئه‌هاي سهمگين استكبار جهاني حفظ كرده بلكه آن را به موتور محركه و الگوي بي‌بديل، نافذ و جامعي براي شكل‌گيري نهضت بيداري اسلامي و فراگير شدن امواج ظلم‌ستيزي و عدالت‌خواهي در جاي جاي عالم كفر زده و تحت سلطه و ستم امروز بدل ساخته است، دستاوردهاي سترگ و حقيقي انكارناپذير كه به گونه‌اي برجسته و ملموس فراروي وجدان‌هاي بيدار و تشنه عدالت و آزادي جهان قرار گرفته است. علاوه بر فتح لانه جاسوسي، تبعيد حضرت امام(ره) و شهادت دانش‌آموزان در اين روز، هر كدام نشانه ديگري از وجود استكبار در اين كشور و لزوم مبارزه دائمي با آن را گوشزد مي‌كند.

در پايان اين بيانيه آمده است: سازمان بسيج دانش‌آموزي و فرهنگيان ضمن گراميداشت اين روز بر اين باور است كه حفظ وحدت، محوريت ولايت فقيه و تقويت روحيه اسكتبارستيزي در مطالبه حضرت امام(ره) است كه بايد در اين روز به ظهور و بروز برسد و همگان در پيمودن راه آن عزيز سفر كرده لحظه‌اي به خود ترديد راه ندهند.



:: بازدید از این مطلب : 238
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : 12 / 8 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ن ,ک

اولین جلسه دادگاه رسیدگی به حوادث کوی دانشگاه برگزار شد

 

اولین جلسه‌ رسیدگی به پرونده‌ حوادث کوی دانشگاه در شعبه‌ دوم دادگاه نظامی یک تهران برگزار شد.

متعاقب اطلاعیه‌ مورخ نهم تیر ماه هشتاد و نه سازمان قضایی نیروهای مسلح، پیرامون صدور کیفرخواست در مورد اتهامات 27 نفر از متهمان حوادث کوی دانشگاه، اولین جلسه‌ دادگاه رسیدگی به این پرونده صبح امروز سه‌شنبه برگزار شد.
بر اساس گزارش روابط عمومی سازمان قضایی نیروهای مسلح، در این جلسه که 23 نفر از متهمان حوادث کوی دانشگاه و وکلای آنان و تعدادی از شکات حضور داشتند، رئیس دادگاه با اشاره به روند رسیدگی به این پرونده و بیان برخی از مقررات آئین دادرسی کیفری، با تاکید بر ضرورت رعایت ماده‌ 327 قانون آئین دادرسی کیفری مصوب 1290 اعلام کرد که مطابق قانون، انتشار اسامی متهمان پس از قطعی شدن حکم دادگاه میسر خواهد بود.
در ادامه، کیفرخواست صادره علیه متهمان پرونده قرائت شد و موضوع اتهامات و دلایل آن توسط رییس دادگاه به متهمان تفهیم شد.
سپس شاکیان و وکلای آنان و نماینده‌ حقوقی وزارت علوم، تحقیقات و فن‌آوری و نماینده‌ حقوقی دانشگاه تهران شکایت خود را مطرح کردند، یکی از متهمان و وکیلش به دفاع پرداختند و نماینده‌ دادستان نیز از کیفرخواست دفاع کرد.
جلسات بعدی دادگاه جهت رسیدگی به اتهامات متهمان در روزهای بعد برگزار خواهد شد.
گفتنی است علاوه بر رسیدگی به اتهامات 27 نفر از متهمان که رسیدگی به اتهام آنان در دادگاه آغاز شده است، تحقیقات در مورد 17 متهم دیگر پرونده نیز در دادسرای نظامی پایان یافته و پرونده‌ این متهمان به زودی با صدور کیفرخواست به دادگاه ارسال خواهد شد.


 

سران فتنه می‌خواهند بانام شهدا، هتاکی به مقدسات را از یادها ببرند

 

عضو مجلس خبرگان رهبری یکی از راهبردهای جریان فتنه را برای تغییر چهره ضد مذهبی خود تمسک به نام شهدا و سوءاستفاده از برخی خانواده های شهیدان دانست و عنوان کرد: سران فتنه می‌خواهند با سوءاستفاده از نام شهدا، هتاکی جریان فتنه به مقدسات را از یادها دور کنند.

آیت الله عباس کعبی، عضو جامعه روحانیت مبارز، در گفت‌وگو با شبکه ایران یکی از راهبردهای جریان فتنه را برای تغییر چهره ضد مذهبی خود تمسک به نام شهدا و سوءاستفاده از برخی خانواده های شهیدان دانست.

وی عنوان کرد: سران فتنه با این سناریو درصدند که وجهه خود را که در جریان هتک حرمت مقدسات از جمله حرمت شکنی روز عاشورا کاملا مخدوش شده، بازسازی و این گونه وانمود کنند که در راه شهدا و امام راحل حرکت می کنند.

عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: عموم مردم می دانند سران و فعالان فتنه به آرمان های امام خمینی(ره) و شهدا خیانت کرده اند و صرفا درصدد استفاده ابزاری از نام و عنوان امام و شهدا در جهت دستیابی به اهداف خلاف آرمان های انقلاب هستند.

وی تاکید کرد: به همین دلیل‌ آنها قدرت بازسازی وجهه خود را با این روشها نخواهند داشت.

فعالیت جریان فتنه به اینترنت آنهم در آغوش بیگانگان محدود شده است

عضو جامعه روحانیت مبارز در ادامه اظهار داشت: فتنه گران در میان مردم هیچ جایگاه و موقعیتی ندارند و در واقع جایگاه خود را از دست رفته می بینند.

وی با بیان اینکه فعالیت جریان فتنه به دنیای مجازی اینترنت آنهم در آغوش بیگانگان و دشمنان اسلام محدود شده است، افزود: یکی از نقاط ضعف بزرگ سران فتنه که خود نیز به آن اذعان دارند این است که توده های مردم در مقابل آنان قرار دارند.

به گفته کعبی فتنه گران از طریق دنیای مجازی و رسانه ای سعی می کنند خود را زنده نگه دارند.

عضو مجلس خبرگان رهبری با تاکید بر اینکه سران فتنه دیگر میان مردم جایگاهی ندارند، تصریح کرد: حتی افرادی که زمان انتخابات با آنها رای دادند از رای خود برگشته اند.

وی تاکید کرد: هر چه زمان می گذرد شاهد زوال بیشتر جریان فتنه خواهیم بود.


 

تجمع گروههاي همجنس باز در اصفهان

 

اخیرا برخی از افراد همجنس باز در  یکی از مناطق شهر اصفهان اقدام به تجمع می نمایند.
به تازگي برخی از افراد همجنس باز با حضور در منطقه تفریحی و توریستی کوه صفه در جنوب اصفهان ضمن تجمع در این مکان سعی در جذب جوانان به گروه خود را دارند.
گفته می شود  این محل به پاتوق افراد همجنس باز تبديل شده به طوري که همه روزه بعدازظهرها اين افراد با در دست داشتن انگشترهاي كه از نشانه هاي همجنس بازان مي باشد (PLAYBOY) در محل فوق تجمع مي نمايند.
همچنین اين افراد به صورت گروهي و سازمان يافته در محل مذکور حضور یافته و طبق بررسی های انجام شده این گروه منحرف جنسی از پيشتيباني مالي بسیار زيادي برخوردار بوده که منبع آن نامعلومي می باشد.




:: بازدید از این مطلب : 376
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : 13 / 7 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ن ,ک

 

 استقبال پرشور دانشجویان از رئیس جمهور در دانشگاه تهران

alt


  دکتر محمود احمدی نژاد رئیس جمهور کشورمان به زودی برای برگزاری با تاخیر آئین بازگشایی دانشگاه ها  در دانشگاه تهران حضور خواهد یافت . گزارش های رسیده حاکی از آن است که طیف وسیعی از دانشجویان دانشگاه تهران از جمله تشکل های دانشجویی و نهاد های مربوطه و دانشجویان مستقل خود را برای استقبال بی سابقه از رئیس جمهور آماده می کنند . مواضع مستحکم و هوشمندانه  محمود احمدی نژاد در سازمان ملل موجب اتحاد تشکل های دانشجویی برای استقبال و قدردانی از ایشان شده است . نهاد های مختلف دانشگاهی ،  دستاورد های سفر نیویورک را مثبت و گامی رو به جلو برای بر ملا شدن چهره واقعی استکبار جهانی ارزیابی کرده اند.

در پی اعلام موضع اکثریت قاطع دانشجویان دانشگاه تهران در حمایت از مواضع رئیس جمهور و استقبال از او ، معدود فتنه گران در دانشگاه مشغول برنامه ریزی برای تاثیر گذاری بر مراسم استقبال هستند. موج فتنه که از همراهی طیف دانشگاهی با دولت به شدت واهمه دارد تمام تلاش خود را بر رویارویی دانشجویان با رئیس جمهور معطوف ساخته تا اینگونه وانمود کند که دانشگاهیان در تقابل با دولت هستند.

در پی تحرکات مشکوک فتنه گران ، تشکل ها و نهاد های دانشجویی دانشگاه تهران اعلام کردند اجازه هرگونه تحرک و خودنمایی را از فتنه گران سلب خواهند کرد و آخرین رگ حیات فتنه را در دانشگاه تهران با استقبال از رئیس جمهور قطع خواهد نمود.


 

شباهت قطعنامه و دستمال توالت + عکس

 

 

 

 

باید به گوش سران فتنه سیلی زد

 

آیت الله خزعلی با انتقاد از آتش افروزی‌ها و خیانت‌های موسوی، کروبی، خاتمی و سایر سران مزدور فتنه گفت: اگرچه باید برای هدایت فریب خوردگان فتنه سال گذشته دعا کرد امّا به گوش سران فتنه سیلی محکمی باید زد.

حضرت آیت الله ابوالقاسم خزعلی که به مناسبت شهادت رئیس مکتب تشییع، حضرت امام صادق(ع) در مسجد جامع سبزوار سخنرانی می‌کرد، انتقادات تندی را علیه موسوی، کروبی، خاتمی و سایر سران فتنه مطرح کرد.
بنابر گزارش پایگاه اینترنتی بی‌باک، رئیس بنیاد بین المللی غدیر در قسمتی از سخنان خود به حوادث بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری اشاره کرد و با انتقاد از آتش افروزی‌ها و خیانت‌های موسوی، کروبی، خاتمی و سایر سران مزدور فتنه گفت: اگرچه باید برای هدایت فریب خوردگان فتنه سال گذشته دعا کرد امّا به گوش سران فتنه سیلی محکمی باید زد.
آیت الله خزعلی که به دعوت حجت الاسلام و المسلمین علوی در این مراسم حضور پیدا کرده بود، تاکید کرد: سپاه و بسیج در سال گذشته ثابت کردند که اغتشاش گران وابسته به مثلث شوم آمریکا، اسرائیل و انگلیس می‌باشند.


 

دستگيري فردي که خود را امام زمان مي دانست

 

روابط عمومي دادگستري کل استان کرمانشاه اعلام کرد: فردي که خود را امام زمان (عج) معرفي کرده بود در شهرستان هرسين دستگير شد. 
 
روابط عمومي دادگستري استان کرمانشاه از دستگيري يکي از سودجويان مدعي مهدويت در شهرستان هرسين از توابع استان خبر داد.
اين فرد با هويت « ق.م » مدتي خود را به عنوان يار امام عصر (عج) معرفي مي‌کرد و نهايتا پس از جلب نظر عده‌اي که قريب بر 70 نفر بوده و هم اکنون بالغ بر 80 درصد آن ها دستگير شده‌اند، خود را امام زمان معرفي کرده بود.
وي با ايجاد انحراف در مباني اعتقادي اين افراد سعي در سوء استفاده‌هاي خاص خود را داشته که با هوشياري مردم و نيروهاي ذيربط شناسايي و دستگير شده است.
پرونده اين شخص که علاوه بر ادعاي مهمل امامت در بردارنده جرايم اخلاقي و ... نيز هست در دادسراي عمومي و انقلاب کرمانشاه در حال رسيدگي است.
روابط عمومي دادگستري استان کرمانشاه اعلام کرد: نظر به ظهور عرفاي مجازي در اقصي نقاط عالم که متاسفانه با وجود قلت نسبت به ساير کشورها، کشور ما نيز از آن مستثني نبوده، هراز چند گاهي شاهد بروز اين ناملايمات اعتقادي نظير ادعاهاي واهي و جنون آميز مهدويت، نبوت و حتي الوهيت هستيم که اين مهم هوشياري و دقت نظر مضاعف متوليان امر و نيز آگاهسازي هرچه بيشتر مردم و جوانان ميهن اسلامي مان را مي‌طلبد.




:: بازدید از این مطلب : 264
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : 13 / 7 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ن ,ک

 

تاسیس استدیو شبکه ماهواره ای وهابیت در زاهدان!
يك شبكه ماهواره‌اي با هدف تبليغ از سلفي‌گري فعاليت خود را آغاز كرده است. گروهي از وهابيون عربستان با حمايت و همراهي مولوي عبدالحميد شبكه‌ ماهواره‌اي نور را به منظور تبليغ سلفي‌گري راه‌اندازي كرده‌اند. برپايه اين گزارش دفتر اين شبكه ماهواره‌اي در امارات قرار گرفته تا جذب نيرو و امكانات و سرمايه‌مالي راحت‌تر صورت گيرد. استدیو داخلی این شبکه نیز در زاهدان می باشد.در همین رابطه وزارت خارجه ایران به امارات شکایت کرده است و آنها هم گفته اند که اگر این موضوع اثبات شوند جلوی فعالیت آنها را خواهند گرفت



 

 

هاشمی رفسنجانی قصد پاسخگویی به نامه کدیور را ندارد

با وجود انتظار مردم و مسئولان از رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، وی هیچ تصمیمی برای پاسخ دادن به نامه توهین‌آمیز محسن کدیور درباره مقام معظم رهبری ندارد.

جهان با انتشار این خبر نوشته است که آقای هاشمی رفسنجانی اخیرا اعلام کرده است که بنا ندارد به نامه کدیور پاسخ دهد.
 
این سکوت هاشمی رفسنجانی در برابر نامه درحالی است که چون نامه خطاب به وی نوشته شده، این انتظار می‌رود که خود او نیز پاسخگوی شبهات مطرح شده در آن باشد؛ مساله‌ای که از سوی سایر اعضای مجلس خبرگان رهبری نیز تصریح شده است.
 
در همین راستا بود که چند روز پیش، آیت‌الله "سیدهاشم بوشهری" در گفت‌وگو با شبکه ایران، با ابراز تعجب از سکوت رئیس مجمع تشخیص در برابر شبهات مطرح شده از سوی محسن کدیور، گفت: آقای هاشمی به عنوان رئیس مجلس خبرگان باید در اولین فرصت پاسخ مستدلی به ادعاهای کدیور را بدهد و اجازه ورود دیگر مخالفان نظام را به این عرصه ندهد.
 
ماجرای نامه کدیور به هاشمی رفسنجانی
 
"محسن کدیور" از فعالان مطرح جریان فتنه که به غرب پناهنده شده، اواخر تیرماه گذشته، نامه سرگشاده‎ای را خطاب به آقای هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص منتشر کرد.
 
این نامه 33000 کلمه‎ای مجموعه‎ای از ادعا‎ها و شبهه‎افکنی‌‎ها درباره ولایت فقیه و رهبری جمهوری اسلامی در دو دهه اخیر بود.
 
از آنجایی که آقای هاشمی بر کرسی ریاست مجلس خبرگان هم تکیه زده است، ناظران سیاسی منتظر بودند که وی دست به قلم شده و با توجه به وظیفه خود در این باره، پاسخ ادعاهای کدیور را بدهد.
 
اما آقای هاشمی ترجیح داد که همچنان سکوت کند. در نتیجه این رویکرد رئیس مجلس خبرگان بود که مهدی کروبی، یکی از سران فتنه، هم پای نامه ای اتهام آمیز همانند نامه کدیور را امضا کرد و آن را برای آقای هاشمی فرستاد.
 
این نامه که در شهریور ماه امسال و چند روز پیش از برگزاری اجلاس خبرگان نوشته شده، تاکنون جوابی از سوی آقای هاشمی نداشته است.
 
سکوت آقای هاشمی رفسنجانی در قبال این شبه افکنی ها و اتهامات، وی را در معرض انتقادات جدیدی قرار داده است.
 
واکنش کدیور به سکوت هاشمی
 
در همین رابطه، محسن کدیور در گفت‌وگو با سایت "جرس" که خودش سردبیری آن را برعهده دارد اظهار داشت که انتظار هم نداشتم که هاشمی به نامه من پاسخ دهد.
 
وی مدعی شده است که این نامه خطاب به تمام اعضای مجلس خبرگان نوشته شده است.
 
سکوت هاشمی؛ پاسخ رضایی و سردرگمی جرس
 
به دنبال عدم پاسخگویی رئیس مجلس خبرگان به شبهه‌افکنی‌های کدیور، "دکتر مسعود رضایی" کارشناس مسائل تاریخی و سیاسی، به‌دعوت هفته نامه پنجره، پاسخی تفصیلی براین نامه نوشت.
 
این پاسخ تحلیلی و جامع که با استقبال گسترده رسانه‌های ایران روبرو شد، باعث عصبانیت سایت جرس شد؛ به نحوی که گردانندگان این سایت به جای پاسخگویی به آن، به تمسخر محتوای مطلب پرداختند و آن را شایسته جوابگویی ندیدند!

 




:: بازدید از این مطلب : 335
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : 13 / 7 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ن ,ک
جزئیاتی از همکاری جریان فتنه و ملی - مذهبی ها

در ادامه همکاری های تشکیلاتی جریان فتنه و ملی – مذهبی ها، سرکشی های استانی برخی نمایندگان اصلاح طلب از تشکل های رو به خاموشی ملی – مذهبی افزایش یافته است.

این سرکشی ها که با محوریت برخی زنان اصلاح طلب صورت می گیرد در راستای فعال سازی تشکل های ملی- مذهبی در برخی استان ها می باشد.
در همین راستا شنیده می شود که دراین جلسات محورهای زیر توصیه شده است:
1- جلسات را مخفی و مستمر برگزار کنید
2- نشریه داخلی ایجاد کنید و به افرادی خودی بدهید و بیرون نرود
3- بحث ارتباط با خارج از کشور را جدی دنبال کنید
4- تاکید بر شروع فعالیت مجدد
5- حداقل ده هزار نیرو باید جمع آوری شود
6- کسانی که جامعه شناسی درس خوانده اند گروه تحقیقاتی تشکیل دهند

گفتنی است آگاهان سیاسی براین باورند که ریش شدید حامیان فرقه سبز موجب شده که این جریان به دنبال ائتلاف با گروهایی بورد که خود شرایطی بدتر از آنان را تجربه می کنند.
در همین حال بنظر می رسد این سرکشی های استانی برای محک زدن وضعیت فعلی ملی- مذهبی دربرخی استان ها،برآورد از وضعیت نیروی انسانی و روحیات و توانایی آنان و نیز ابلاغ های اولیه برای همکاری ها بوده است.


 

 

برنامه جدید فتنه گران و غرب برای ناامنی اجتماعی ایران

ایجاد ناامنی های امنیتی و سیاسی توسط امریکا و عوان و انصارش در داخل و خارج یکی از شیوه های بوده که همیشه آنها به دنبال آن بودند تا با ایجاد ناامنی نظام جهوری اسلامی را با مشکل مواجه سازند.

در این راه آمریکا برای رسیدن به این هدف از هر اقدامی برای برهم زدن امنیت ملت ایران استفاده می‏کند. اتفاقاتی که طی هفته‏های اخیر در سیستان و بلوچستان و کردستان رخ داده، همچنین حوادث و انفجارهای ماه پیش و در کنار اینها اقدامات و تحریم های شورای امنیت سازمان ملل، به روشنی گواه آن است که آمریکا و متحدان این کشور، از گسترش نفوذ و ارتقای جایگاه ایران در منطقه و جهان نگرانتر شده و اقدامات خود را برای برهم زدن امنیت ملی ایران تسریع کرده‏اند.
از سالها پیش، آمریکا برای سلب امنیت ملت ایران، توافقات گسترده ای را با گروههای تروریستی انجام داده است.
این گروهها که عبارتند از: سازمان منافقین، گروه پژواک ، گروه پ ک ک. گروه موسوم به جندالله، گروه خلق عرب و ... گروههای یاد شده، گروه‏های عملیاتی آمریکا هستند که مستقیماً به اقدامات تروریستی مانند کشتار مردم از طریق انفجار بمب، حمله به پاسگاههای نظامی در مناطق مرزی، هدف قراردادن نظامیان غیرمسلح در شهر (مانند انفجار اخیر در سیستان و بلوچستان)، ناامن کردن استانهای مرزی مانند آذربایجان غربی، کشتار مردم غیرنظامی برای ایجاد رعب و وحشت و اخاذی از اهالی و ... می‏پردازند. اما پس از ناکامی های اخیر آمریکا در رسیدن به اهداف خود که همان ایجاد ناامنی در ایران بود این کشور رویکرد جدیدی را در استراتژی های خود انتخاب کرده است.
در این تاکتیک جدید که امریکا همیشه با استفاده از گروه های ضدانقلاب و معاند مسلح سعی در ایجاد ناامنی های سیاسی و امنیتی داشت با رویکرد جدید خود نه تنها این گروه های تروریستی را بلکه برخی از اراذل و اوباش و سارقان حرفه ای را به ایجاد ناامنی های اجتماعی سوق داده است. به طوریکه طی چند روز اخیر اخبار ناامنی های اجتماعی در کشور شدت یافته است. به طور مثال افزایش تولید مواد مخدر، افزایش قاچاق کالا و ارز و به طور ملموس هفته های اخیر سرقت از طلا فروشی ها رشد قابل توجهی داشته است.
اهداف پشت پرده از ایجاد ناامنی های اجتماعی
آمریکا در یک هماهنگی کامل با سران فتنه این سناریو را طراحی نموده و اجرای بخش عملیاتی آن را برعهده گرفته است و بخش تبلیغاتی آن برعهده رهبران فتنه و رسانه های آنها می باشد.
آمریکا با ایجاد ناامنی های اجتماعی اهداف زیر را دنبال می نماید:
1- تخریب و فاقد کارایی نشان دادن نیروی انتظامی
2- ناتوان نشان دادن دولت در تأمین امنیت
3- القاء وجود فقر و بیکاری که زمینه ساز ناامنی های اجتماعی نظیر سرقت می باشد.
4- بی ثباتی اقتصادی در حوزه های مختلف
5- نارضایتی تراشی مردمی
این مجموعه اهدافی است که از سوی امریکا دنبال می شود تا در انتها بتواند به جامعه جهانی و افکار عمومی در داخل کشور اثبات نماید که تحریم ها اثر بخش بوده و توانسته است نظام را به زانو درآورد .البته این اهداف بدون کمک سران فتنه و رسانه های آنها امکان پذیر نمی باشد.


 

 

اولتیماتوم موسوی به سران پنهان و نیمه پنهان فتنه

سازهای ناموزون در جریان فتنه موجب  رد و بدل های پیام هایی میان برخی سران و لایه های پنهان ونیمه آشکارفتنه شده است.

در پی عدم همراهی برخی از افراد و چهره های موثردر جریان فتنه در ماه های اخیر با میرحسین موسوی و فعال سازی تشکیلات موازی تحت عناوین مختلف بویژه شاخه ای استانی بنیاد باران،میرحسین موسوی پی به بروز این شکاف برده و از هم اکنون پیام هایی را به برخی لایه ها و افراد موثر جبهه اصلاحات ارسال کرده است.
ایفای نقش تقسیم کار شده و هدف گذاری شده،حضورموثر در جریانات و موضع گیری ها،عدم سازش مواردی بوده که گفته می شود مورد تاکید موسوی بوده است.
ازدیگر سو موسوی به برخی دیگر از عوامل پنهان فتنه نیزانتقادهایی مبنی برعدم التزام آن ها به حمایت هایشان از جریان سبزارسال کرده است.
در همین زمینه گفته می شود میرحسین موسوی اخیرا به این افراد اولتیماتوم داده که درصوتر تداوم این رویه و عدم التزام آنها به تعهداتشان، به تنهایی راه را ادامه خواهد داد و سازشکاران را افشا خوهاد کرد.
منابع آگاه در این زمینه معتقدند هشدار موسوی در این شرایط فارغ از عبور حامانیش از وی به دلیل نزدیکی برخی از آن ها به نظام بوده و وی خواهان موضع گیری شدید اللحن و حمله آن ها به تمام ارکان نظام می باشد.
،یکی از توهمات میرحسین موسوی که تاکنون وی از آن رنج می برد تلاش برای خیابانی کردن شرایط می باشد که این مساله با اطلاع دوستان وی نیز رسیده ولی انها تحرکات خیابانی را پایان یافته عنوان کرده اند.


 

 

 

کاسبی از حجاب توسط بی حجابان!

نکته ای که جای تاسف شدید دارد اینکه از ظواهر امر بر می آید فروشندگان زن این مکانها هیچ گونه اعتقادی به مبحث حجاب و عفاف نداشته و در عین ناباوری خانمهای فروشنده ای که بدترین نوع پوشش و آرایش های غلیظ را دارا می باشند شما را توصیه و دعوت به خرید چادر و سایر پوشش های اسلامی می کنند!
متاسفانه امروزه سوء استفاده از ابزار دین و مذهب برای کسب درآمد بیشتر تبدیل به حرفه وشغل برخی افراد گردیده است.

البته نفس سود آوری از مایحتاج دینی مردم عیب نمی باشد امّا زمانی اینکار رنگ خدعه و نیرنگ و شیطانی به خود می گیرد که عده ای بی اعتقاد به اصول و مبانی اسلامی به منظور کسب درآمد بیشتر برای مومنین نیازتراشی کرده در حالیکه هیچ گونه اعتقادی به آرمانها و ارزشهای مسلمانان نداشته و نتیجه ای جز سودآوری را در ذهن خود دنبال نمی کنند.

بعد از ترفندهای پیاپی برخی تولید کنندگان نسبت به مبحث و مسائله حجاب که منجر به ورود انواع و اقسام پوششهای نوظهور ملی و اسلامی گردید و قداست حجاب برتر را به بازیچه گرفت، اینک با گذری در بازار و فروشگاههای حجاب به عمق اهداف صرفا اقتصادی نیازتراشان مذهبی پی خواهیم برد.

اگرچه با تمامی تبلیغات صورت گرفته پیرامون چادر ملی و امثال آن، تاکنون کسی قادر به پاسخگویی پیرامون مزایای "چادر ملی" نسبت به چادر سنتی نشده است امّا متاسفانه روز به روز این نوع پوشش و مشابه آن که هیچ رنگ و بویی از حجاب برتر را نداشته و بیشتر شبیه به مانتوهای تنگ و لباسی برای خود نمایی بیشتر برخی بانوان بوده، فضای اغلب فروشگاهها و مغازه های حجاب و عفاف را از آن خود کرده است.

دردآور تر از این موضوع مشاهده بانوانی با ظاهر بسیار نامناسب  بعنوان فروشندگان و عرضه کنندگان محصولات حجاب در این نوع فروشگاهها می باشد.

به گزارش خبرنگار ما از شهر ری، در باب القبله حرم ملکوتی حضرت شاه عبدالعظیم حسنی پاساژیست که زائران برای ورود به حرم از آن عبور می کنند.
 با مراجعه به این مجتمع تجاری چند فروشگاه محصولات حجاب توجه شما را به خود جلب می کند امّا نکته ای که جای تاسف شدید دارد اینکه از ظواهر امر بر می آید فروشندگان زن این مکانها هیچ گونه اعتقادی به مبحث حجاب و عفاف نداشته و در عین ناباوری خانمهای فروشنده ای که بدترین نوع پوشش و آرایش های غلیظ را دارا می باشند شما را توصیه و دعوت به خرید چادر و سایر پوشش های اسلامی می کنند و آنرا بعنوان بهترین هدیه شما به مادر، همسر و خواهرتان معرفی می کنند!

این در حالیست که مبلغین و عرضه کنندگان محصولات حجاب در کشوری مسلمان چون ایران خود باید الگویی برای دیگران بوده و الا تعبیر" کاسبان دین و مذهب" و ملعونین خدواند متعال و اهل بیت عصمت و طهارت کمتر مذمتی است که مستحق آن خواهند بود

لازم بذکر است به گفته اندیشمندان اسلامی، "حجاب" به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بُعد ایجابی و سلبی است. بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است؛ و این دو بُعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود؛ گاهی ممکن است بُعد اول باشد، ولی بُعد دوم نباشد، در این صورت نمی‎توان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است.
 
 

 

ماجرای شکایت آیت الله خزعلی از موسیقی‌های صدا و سیما به رهبری
عکس العمل رهبری هنگام پخش موسیقی‌های تند از صدا و سیما

من بارها دیده‌ام که وقتی تلویزیون یا رادیو موسیقی تند و شبه ناکی پخش می‌کند، آقا بلافاصله می‌گویند خاموش کنید. ما هم که پس از مدتی دستمان آمده بود که آقا در مقابل این نسخ موسیقی‌ها، حساسیت نشان می‌دهند، خاموش می‌کردیم.
 محسن جوادیان از محافظین سابق مقام معظم رهبری درباره عکس العمل رهبری هنگام پخش موسیقی‌های تند و شبه ناک صدا و سیما می‌گوید:

من بارها دیده‌ام که وقتی تلویزیون یا رادیو موسیقی تند و شبه ناکی پخش می‌کند، آقا بلافاصله می‌گویند خاموش کنید. ما هم که پس از مدتی دستمان آمده بود که آقا در مقابل این نسخ موسیقی‌ها، حساسیت نشان می‌دهند، دیگر قبل از تذکر ایشان در ماشین یا هر جای دیگر وقتی رادیو چنین موسیقی‌هائی پخش می‌کرد، خاموش می‌کردیم.

از دیدگاه ایشان اینکه صدا و سیما پسوند اسلامی دارد دلیل بر حلیت تمامی آنچه پخش می‌کند، نیست. البته ایشان معتقدند که در این گونه موارد همه‌ی افراد باید حساسیت نشان دهند. من یادم هست یکبار آیت الله خزعلی از موسیقی‌های صدا و سیما به ایشان شکایت کرد [آقا] فرمودند: «من به سهم خودم تذکر می‌دهم، اما شما خودتان هم باید تذکر دهید، امر به معروف و نهی از منکر به همه واجب است.»
 
 

 

تردید در وجود توهمی بنام اصولگرایی
 اصولگرایی واقعا وجود دارد؟ یا آنچه موجود است اصولگرایانی غیرهمسو وبانام مشترک هستند؟


 

 جریان موثر و ریشه دار اصولگرا در مقطع کنونی باید پرسش های مهم ذیل را پاسخ دهد:
الف- آیا تصویر "اصولگرایی" موجود مطلوب است یا خیر؟ و یا صرفا اسم مشترک بر همه آن کسانی است که جریان تجدید نظر طلب را نفی می کنند؟
به عبارتی، آیا با تحولات شدید پدید آمده سیاسی و حذف و یا سکوت و یا حضور غیر موثر رقیب تاریخی این جریان، اکنون ما شاهد "اصولگرایی" هستیم یا "اصولگرایانی" که در نام و عنوان مشترک ولی در گرایش ها
 مختلف الجهت و بعضا در مسیرها متنافر؟
ب- با توجه به مسائل نوپدید جامعه ایرانی و پرسش ها و معضلات نسل نو، تعاریف، تقسیم بندی ها، مراجع فکری و خط مشی ها و رویکردهای پیشین اصولگرایان برای اداره صحنه سیاسی کافی و مفید است یا خیر؟
ج- آیا روابطی که پیش از این توسط جریانات و احزاب اصولگرا با یکدیگر، با شیوخ و ریش سفیدان، با روحانیت و تشکل های روحانی و حتی با مقام ولایت تعریف شده است، هنوز کارایی دارد یا پس از حدود سه دهه باید تعاریف جدیدی را پیشنهاد کرد؟
د- فضای سیاسی آینده را چگونه باید ترسیم کرد؟ در رقابت بااصلاح طلبان جدید، در رقابت با اصلاح طلبان باقیمانده، در فضای بدون رقابت و یکه تازانه، یا در رقابت با نیروهای اصولگرای دیگر؟ یا به عبارتی نبرد اصولگرا- اصولگرا.

ه - و حتی فراتر از همه این ها، با توجه به دستاوردهای به دست آمده طی سه دهه بویژه دهه اخیر آیا باید سطح توقع حکومتی در حوزه دینداری از توده مردم چون گذشته تعریف شود و یا تعاریف جدیدی ممکن است که گستره بیشتری را زیر چتر ارزش های نظام جمع کرده و از سطح اصطکاک حکومت با مردم بکاهد؟

این روزنامه سپس توصیه کرده است:

 اگر رهبری یا مدیریت واحد اصولگرایان در حال حاضر به دلیل تعارض چهره های شاخص و یا معضلات فیما بین امکان پذیر نباشد، حداقل ستاد فراگیر یا شورای عالی اصولگرایان شکل گرفته و در وهله نخست با تصویب مانیفست یا اعلامیه مواضع و رویکردهای کلان جریان اصولگرا به ساماندهی وضعیت موجود بپردازد. طبعا لازمه این امر وزن کشی مجدد نفوذ رجال سیاسی، مذهبی اصولگرا و احزاب نه از منظر حضور در مناصب سیاسی بلکه از جهت میزان نفوذ و پذیرش مردمی است.
 

 

 

علت 20 سال دوری موسوی از سیاست
رهنورد در خصوص اینکه چرا موسوی 20 سال خارج از سیاست بوده است گفت:فکر می کرد افراد برجسته ای مثل آقای هاشمی رفسنجانی و آقای خاتمی بر مسند امور هستند؛ از این رو دلیلی نمی دید پا وسط بگذارد.

وی با بیان اینکه در زمان مسئولیت خودش در دانشگاه الزهرا اجازه نداده است حراست دانشگاه به دختران بی حجاب تذکر دهند، گفت:در مورد پوشش شان هم فشاری روی دختران دانشجو نمی گذاشتم انجام شود .اولین کاری که کردم این بود که محافظان جلوی درب دانشگاه را که به پوشش خانم ها ایراد می گرفتند حذف کردم.

وی سپس در تئوری جدید خود این حذف حراست را باعث افزایش تعداد دانشجویان دکترا دانست و ادامه داد:این اقدامات سبب شد دانشگاهی که فقط در یک رشته دارای فارغ التحصیل دکترا بود امروز در 8رشته دارای دکترا است.

رهنورد در خصوص اینکه چرا موسوی 20 سال خارج از سیاست بوده است گفت:فکر می کرد افراد برجسته ای مثل آقای هاشمی رفسنجانی و آقای خاتمی بر مسند امور هستند؛ از این رو دلیلی نمی دید پا وسط بگذارد.

وی در عین حال به اختلاف خود با موسوی در این زمینه اشاره کرد و گفت:من اما همیشه منتقد بوده ام... کتاب من 30 سال پیش مورد نقد یا بهتر بگویم مورد سرکوب فکری واقع شد روشن است که چقدر مورد فشار جریانهای واپس گرا بودم.

 

 

 

 

نگرانی یک سایت اپوزیسیون از ترکیب تیم حفاظتی میرحسین موسوی
نگرانی درباره عدم حفاظت از موسوی
سایت جرس از سایتهای وابسته به اپوزیسیون که گفته می شود به عطاء الله مهاجرانی وابسته است از آشفتگی در تیم حفاظت موسوی خبر داد و ازاین اتفاق ابراز نگرانی کرد!

این سایت نوشت:تیم حفاظت بدون مسئول رها شده و نبودن سرپرست، که موجب نابسامانی و آشفتگی تیم حفاظت موسوی شده مایه نگرانی دوستداران و طرفداران اوست.

سایت مزبور افزود: افرادی که در این سه ماه به تیم محافظان موسوی پیوسته اند سابقه کاری مشخصی ندارند و کسی نمی داند آنها کیستند و از کجا پیدایشان شده است.آنهاافرادی بدون تجربه و با سابقه کاری نا مشخص هستند ،تا آنجا که اطرافیان موسوی هر لحظه بیم آن را دارند که برای وی اتفاقی ناگوار رخ دهد!



:: بازدید از این مطلب : 399
|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : 26 / 5 / 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد